|
|
نوشته شده توسط : ماهين نيوز
پشت پرده اخبار
چگونه ميتوان: از پشت پرده اخبار، خبردار شد؟
بسياري از اخبار، معلوم نيست يا نمي گذارند: معلوم شود؟ مثلا وقتي از جلسه شوراي امنيت، يا اتحاديه اروپا، بيرون مي آيند: كسي مصاحبه نمي كند، و اگر هم مصاحبه كند، يك سري كلمات كلي كه، نه اطلاعات جديدي داشته باشد، نه قابل تاييد و تكذيب باشد! گفته مي شود. سوال اين است : اينهمه بگير و ببند، اينهمه مخارج، براي همين صحبت هايي است كه: پشت تريبون مي شود. يا مسائل پشت پرده اي وجود دارد. كه بايد از آن ها سر در آورد؟ برخي ها اخبار را، مهندسي معكوس مي كنند: اما اين كار زمان مي برد، و به درد امروز نمي خورد. فرض كنيد در جنگ دوم جهاني، معلوم نشد كه: آيا هيتلر خودكشي كرده؟ يا فرار نموده؟ طبيعي است براي اثبات آن: نياز به جسد هيتلر بود. بعد بايد آن جسد، كالبد شكافي شوند. و اين زمان مي برد. و از سوي ديگر لايه هاي تو در تو سياسي نظامي، معلوم نمي كند كه: آيا اين جسد، واقعا متعلق به هيتلر است؟ و اگر متعلق به هيتلر است، آيا جواب آزمايش ها، دست كاري مي شود يا خير؟ اين ها همه پشت پرده اخبار است . اما روش ديگري وجود دارد: و آن تحليل تاريخي يا تاريخچه اي است. يعني بجاي عقب رفتن در زمان، در آن جلو برويم. يعني دنبال آن باشيم كه: چرا اين جلسه تشكيل شد. و در اينجا چه اتفاقي قرار بوده بيافتد . روند حركت چگونه بوده، و الان در چه مرحله اي است. و دليل اين امر هم دو حالت دارد: يا مخالف جريان موجود است، يا موافق آن، كه برمي گردد به: اصل خير و شر ، حق و باطل. مثلا در دوران بعد از انقلاب اسلامي ، تمامي قدرت هاي جهاني، يك طرف قرار گرفتند و انقلاب اسلامي، در طرف ديگر. لذا هر گونه جلسه قدرت هاي پوشالي جهان، فقط يك معني دارد :و آن پيدا كردن راه جديد مبارزه با پيشرفت انقلاب اسلامي است. اگر همه خوشحال از جلسه بيرون آمدند، يعني طرح آن ها اجرا شده، و اگر ناراحت بودند، يا حرفي نزدند يعني: شكست خورده اند.
Behind the News
How: the behind the scenes news was heard?
Many of the news, it is not clear or do not: it turns out? For example, when a meeting of the Security Council or Europe Union, come out: he does not interview, and if you can interview a series of words that no new information cannot be verified and will be denied! Is called. The question is: Taking so close, so many expenses, so there are talks that the podium is. Or there are issues behind the scenes. That should bring it over? Some of the news, they are reverse engineering: but it takes time, and it does not hurt today. Suppose the Second World War, it was not clear whether Hitler had committed suicide? Or escaped? It is natural to prove it: Hitler's corpse was needed. Next to the corpse to autopsy. And this takes time. The nested layers of political and military that does not clear whether the corpse is really belonged to Hitler? And if it's Hitler, the laboratory results, the business is or not? This is all the behind the scenes news. But there is another way: it is a historical analysis or history. Instead of going back in time, then go ahead. It means that we are looking for: why the meeting was held. And here is what takes place. How was the process of moving, and at what stage it is now. This is because they either are or are current disagree, or agree that it refers to the principle of good and evil, right and wrong. For example, during the revolution, all the powers of the world were on one side and the revolution, on the other hand. So straws any meeting of world powers, has only one meaning: the challenge of finding new ways to advance the Islamic Revolution. Glad you all came out of the meeting, the plan was to run it, or if they were uncomfortable or did anything means have failed.
وراء الأخبار
الطريقة: سمع وراء الكواليس الخبر؟
العديد من الأخبار، وأنها ليست واضحة أو لا: تبين؟ على سبيل المثال، عند عقد اجتماع لمجلس الأمن أو الاتحاد الأوروبي، يخرج: أنه لا حديث، وإذا كنت تستطيع مقابلة سلسلة من الكلمات التي لا يمكن أي معلومات جديدة سوف يتم التحقق من ونفى أن! ويسمى. والسؤال هو: وإذ قريبة جدا، ونفقات كثيرة، حتى لا يكون هناك المحادثات التي المنصة هو. أو هناك قضايا وراء الكواليس. يجب أن تجلب أكثر من ذلك؟ بعض من الأخبار، فهي الهندسة العكسية: ولكن الأمر يتطلب بعض الوقت، وأنها لا تضر اليوم. كان يفترض الحرب العالمية الثانية، ليس واضحا ما إذا كان هتلر قد انتحر؟ أو هرب؟ فمن الطبيعي أن يثبت ذلك: هناك حاجة جثة هتلر. بجانب الجثة لتشريحها. وهذا يستغرق وقتا. طبقات متداخلة من السياسيين والعسكريين يفعل ذلك، ليس من الواضح ما إذا كان ينتمي حقا الجثة لهتلر؟ واذا كان هتلر، والنتائج المختبرية، ورجال الأعمال هو أم لا؟ هذا هو كل شيء وراء الخبر الكواليس. ولكن هناك طريقة أخرى: بل هو التحليل التاريخي أو التاريخ. بدلا من العودة في الوقت المناسب، ثم المضي قدما. فهذا يعني أننا نبحث عن: لماذا عقد الاجتماع. وهنا هو ما يحدث. كيف كانت عملية الانتقال، وفي أي مرحلة هو عليه الآن. هذا هو لأنها هي الحالية أو نختلف، نتفق أو أنه يشير إلى مبدأ الخير والشر، الحق والباطل. على سبيل المثال، أثناء الثورة، كانت جميع القوى في العالم من جهة، والثورة، ومن ناحية أخرى. ذلك القش أي اجتماع للقوى العالمية، ليس لديها سوى معنى واحد: التحدي المتمثل في إيجاد طرق جديدة للمضي قدما في الثورة الإسلامية. كانت الخطة سعيد جئت جميع عن الاجتماع، لتشغيله، أو إذا كانت غير مريحة أو فعل أي شيء الوسائل باءت بالفشل.
Haber Arkası
Nasıl: sahneleri haber arkasında duyuldu?
Haber çoğu, belli değildir ya yok: o çıkıyor? O röportajda değil, ve hiçbir yeni bilgi doğrulanmadı edilemez ve inkar edilecek kelimeler bir dizi röportaj eğer: Örneğin, Güvenlik Konseyi ya da Avrupa Birliği'nin bir toplantısı, dışarı çık! Denir. Soru edilir: çok yakın, çok giderleri alarak, böylece podyum olduğunu görüşmeler var. Yoksa perde arkasında sorunları vardır. İşte bitti getirmek gerekir? Haber bazıları, tersine mühendislik vardır: ama zaman alır, ve bugün zarar vermez. İkinci Dünya Savaşı varsayalım, Hitler'in intihar olup olmadığı açık değil mi? Yoksa kaçtı? O bunu kanıtlamak için doğaldır: Hitler'in cesedini ihtiyaç vardı. Otopsi cesedin yanında. Ve bu zaman alır. Siyasi ve askeri, bu cesedin Hitler'e ait olup olmadığı açık değil mi? Arasında yuvalanmış katmanları Hitler'in, laboratuar sonuçları buysa, iş ya da değil? Bu, tüm sahneleri haber arkasında. Ama başka bir yolu var: tarihsel bir analiz ya da tarihidir. Bunun yerine zaman içinde geri gidiş, sonra devam edin. Biz arıyoruz demektir: toplantısı neden. Ve burada yer alır budur. Nasıl hareketli bir süreç oldu ve ne aşamada şimdi. Bu da ya vardır ya da katılmıyorum güncel, ya da ilkesine atıfta katılıyorum çünkü iyi ve kötü, doğru ve yanlış. Örneğin, devir süresince, dünyanın her güçleri diğer taraftan, bir yan ve devir edildi. Yani payet dünya güçlerinin herhangi bir toplantı, tek bir anlamı vardır: İslam Devrimi ilerletmek için yeni yollar bulma mücadelesi. Tüm toplantı çıktı sevindim, planı çalıştırmak için, ya da rahatsız ya yaptıysam şey yollarla başarısız oldu.
背后的新闻
方法:幕后的消息传来?
很多的消息,它是不明确或不:事实证明吗?例如,当安全理事会或欧洲联盟的会议上,出来:他不接受采访,如果你可以的话,没有新的信息可以不进行验证,将被拒绝采访了一系列!被调用。现在的问题是:以如此之近,这么多的费用,因此有会谈讲台上是。或幕后有问题。这应该把它结束了吗?的一些消息,他们是逆向工程,但它需要时间,而且不伤今天。假设在第二次世界大战中,它并不清楚是否希特勒自杀了吗?或者逃了?人们很自然地证明这一点:希特勒的尸体是必要的。尸检的尸体旁边。而这需要时间。层层嵌套的政治和军事的,不明确的尸体是否真的是属于希特勒吗?如果它是希特勒,实验室检查结果,业务是或不是?这一切的幕后消息。但还有另一种方法:这是一个历史的分析或历史。而不是时光倒流,然后继续前进。这意味着,我们正在寻找:为什么举行了一次会议。这里是发生的事情。如何在行驶过程中,以及在什么阶段,它现在是。这是,因为他们要么是或是当前不同意,同意的原则,它是指善恶,正确的和错误的。例如,在革命,世界的一切权力,另一边的革命,另一方面。因此,吸管任何会议的世界大国,只有一个意义:寻找新的方法来推动伊斯兰革命的挑战。很高兴你都出来了本次会议,该计划是为了执行它,或者,如果他们不舒服或做了什么手段都失败了。
:: برچسبها:
背后的新闻 ,
:: بازدید از این مطلب : 2372
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : پنج شنبه 24 اسفند 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : ماهين نيوز
رهبر واحد جهاني :
چه كسي مي تواند: رهبر واحد جهاني باشد؟ مديريت جهاني، نياز به يك ايدئولوژي قوي دارد. شخص مدير نيز بايد: از همه سرآمد تر باشد. مدعيان رهبري جهاني، حداقل به دليل عدم توانايي در: رسوخ به همه سرزمين ها ، و ناتواني در ارتباط با :همه ابنا بشر، هميشه، به دنبال حكومت بر بخشي از اجتماع بودند.لذا براي پنهان كردن ناتواني خود، مي گفتند: روشنفكران طبقه برگزيده ما هستند، و ما با آن ها طرف هستيم. و آن ها هم بامردم خودشان. در واقع مردم دنيا را به :شهروند درجه يك و دو، تقسيم مي كنند: تا ضعف خود را پنهان نمايند. آن ها حتي ،زبان مردم دنيا را نمي دانند، دنيا نيز زبان آن ها را نمي فهمند. وبراي مخفي نگه داشتن اين ضعف، رسانه ها را واسطه يا مديوم معرفي مي كنند! مي گويند ما با رسانه ها، حرف مي زنيم، و رسانه ها با مردم سخن مي گويند! رهبران مدعي، حتي در تصميمات خود: پابرجا نيستند! و اشتباهات زيادي را مرتكب مي شوند. در حاليكه مديريت جهاني كه، شيعه معرفي مي كند: همه اين صفات را دارد. يعني زبان مردم را مي فهمد. مردم هم زبان اورا مي فهمند! مردم را شهروندان درجه دو نمي داند: چون كسي بر ديگري برتري ندارد ، همه مساوي هستند. و بالاخره معصوم است: زيراهيچگاه در تصميمات خود اشتباه نمي كند. چون در رهبري جهاني: كوچكترين اشتباه، بزرگترين اشتباه، و اولين اشتباه، آخرين اشتباه است. و لذا حضرت مهدي عج كه :منتظران شيعه، در انتظار او هستند: انسان كاملي است كه، هرگز اشتباه نمي كند! در همه جا حاضر و ناظر است. پرونده تمام پيروانش، در هفته دوبار، نزد ايشان باز گشايي مي شود. رهبر واحد جهاني ، هم اكنون هم هست ولي ، مانند خورشيد در پس پرده غيبت است، اما هرگز از مسئوليت مبرا نيست. و ما از خدا مي خواهيم كه: ما را لايق پيروي از ايشان قراردهد. و در تشكيلات مديريتي ايشان، جايگاهي منظور نمايد.
Leader of the World:
Who can be a leader of the world? Global management requires a strong ideology. The Director must: be all the more prominent. Claimants of world leaders, not least because of inability: coming to all lands, and disability in relation to all human beings, always seeking to rule over a part of the community. Therefore to hide their disability, they say: class intellectuals Elect us, and we're on it. They also own and other people. The people of the world: a two-class citizens, they are divided up to hide their weaknesses. They even do not know the language of the world, the world will not understand the language. And for hiding the weak, medium or medium is introduced to the media! We say to the media, talk, and media people speak! Leaders claimed that, even in their decisions: not exist! And many errors are committed. However, global management, Shia is introduced: all the characters are. The language that people understand. People understand his language! Does not make people second-class citizens: they are no better than anyone else, all are equal. Finally innocent: it never does wrong in their decisions. As the world leader: the slightest mistake, the biggest mistake, and the mistake, last mistake. Hazrat Mahdi aj so that Shia waiting, waiting for him: a man who never does anything wrong! Ubiquitous and supervisor. Records of all his followers, twice a week, he is opening them. The leader of the world, but now it's like the sun is behind the absence, but not absolved from responsibility. We ask God that we deserve Yrardhd follow them. For management and organization, in order to place.
زعيم العالم:
الذي يمكن أن يكون زعيم العالم؟ الإدارة العالمية يتطلب إيديولوجية قوية. يجب على المدير: أن تكون جميع أكثر وضوحا. المطالبين من زعماء العالم، وليس أقلها بسبب عدم:. القادمة لجميع الأراضي، والعجز بالنسبة لجميع البشر، وتسعى دائما للحكم على جزء من المجتمع ولذلك لإخفاء عجزهم، ويقولون: فئة المثقفين انتخاب لنا، ونحن على ذلك. أنهم أيضا الناس الخاصة وغيرها. شعب في العالم: مواطن الطبقتين، وهي تنقسم إلى إخفاء نقاط ضعفها. حتى أنهم لا يعرفون لغة العالم، فإن العالم لا يفهم اللغة. لإخفاء والضعيف أو المتوسط أو المتوسط هو عرض لوسائل الإعلام! نقول لوسائل الإعلام، والحديث، والكلام وسائل الإعلام الناس! ادعى زعماء أنه حتى في قراراتهم: لا وجود له! وارتكبت أخطاء كثيرة. ومع ذلك، الإدارة العالمية، وقدم الشيعة: كل الشخصيات هي. اللغة التي يفهم الناس. الناس يفهمون لغته! لا تجعل الناس مواطنين من الدرجة الثانية: فهي ليست أفضل من أي شخص آخر، وكلها على قدم المساواة. وأخيرا الأبرياء: أنه لا يخطئ أبدا في قراراتهم. كشركة رائدة في العالم: هفوات، وأكبر خطأ، والخطأ، والخطأ الأخير. حضرة المهدي AJ بحيث الشيعة الانتظار، والانتظار لوسلم: الرجل الذي لم يفعل أي شيء خاطئ! في كل مكان والمشرف. السجلات من أتباعه كل شيء، مرتين في الأسبوع، وقال انه فتحها. زعيم العالم، ولكن الآن انها مثل الشمس وراء الغياب، ولكن ليس في حل من المسؤولية. نسأل الله أننا نستحق اتبع Yrardhd لهم. لإدارة وتنظيم، من أجل وضع.
世界领袖:
谁可以成为世界的领导者吗?全球管理需要一个强大的思想。董事必须是比较突出的。索赔人的世界各国领导人,而不是因为无力:未来所有的土地,并在关系到全人类的残疾,一直在寻求统治社会的一部分。因此,为了掩饰自己的残疾,他们说:阶级知识分子选我们,我们是在它。他们还自己和其他人。的世界:一个人的二等公民,他们被分成了隐藏自己的弱点。他们甚至不知道的世界语言,世界将听不懂的语言。隐藏弱,中等或中等向媒体介绍了!我们的媒体说,说话,媒体人说话!领导人声称,即使是在他们的决定:不存在!犯了许多错误。然而,全球性的管理,什叶派介绍:所有的字符。的语言,人们理解。人们了解他的语言!不让人二等公民:他们比任何人都没有更好的,每个人都是平等的。最后无辜的Zyrahychgah他们的决定没有错。作为世界领先地位,稍有不慎,最大的错误,和错误,最后的错误。哈兹拉特,使什叶派的迈赫迪AJ等待,等待着他:一个人没有什么错!无处不在的主管。他的追随者记录,每周两次,他打开它们。世界领导者,但现在它就像太阳是落后的情况下,但不能免除责任。我们问神,他应该跟随我们值得。管理和组织,以地方。
。
Dünya Lideri:
Kim dünya lideri olabilir mi? Küresel yönetim güçlü bir ideoloji gerektirir. Yönetmen gerekir: Tüm daha belirgin olabilir. . Çünkü yetersizlik dünya liderleri, en az değil Davacılar: her toplumun bir parçası hükmetmek isteyen tüm topraklara gelen, ve tüm insanların ilişkili sakatlık nedenle özürlerine gizlemek için, diyorlar: sınıf aydınlar bize Elekt ve hallediyoruz. Onlar da kendi ve diğer insanların. Dünyadaki insanlar: iki sınıf vatandaş, onların zayıflıklarını gizlemek için ayrılmıştır. Onlar bile dünyanın dili bilmiyorsanız, dünyanın dilini anlamak olmaz. Ve zayıf, orta veya orta gizleme medyaya tanıtıldı! Biz medya söylemek, konuşmak, ve medya insanları konuşuyoruz! Liderler hatta onların kararlarında, iddia: yok! Ve birçok hataları kararlıyız. Ancak, küresel yönetim, Şii tanıtıldı: Tüm karakterler vardır. Insanların anladığı dil. İnsanlar onun dilini anlamak! Insanların ikinci sınıf vatandaş yapmaz: onlar herkesten daha iyi olan, eşitiz. Nihayet masum: bunların kararlarını yanlış yapmaz. Gibi dünya lideri: ufak bir hata, büyük hata ve hata, son hata. Mehdi aj böylece Şii onu bekliyor, bekliyor: yanlış bir şey yapmaz bir adam! Ubiquitous ve süpervizör. Tüm takipçileri kayıtları, haftada iki kez, onlara açıyor. Dünya lideri, ama şimdi güneş gibi yokluğunda arkasında, ama sorumluluktan muaf değildirler. Biz Yrardhd onları takip hak ettiğini Tanrı sormak. Yönetim ve organizasyon için, yerleştirmek için.
:: برچسبها:
世界领袖: ,
:: بازدید از این مطلب : 2215
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : شنبه 19 اسفند 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : ماهين نيوز
همه چيز هست همه چي آرومه
برخي از علماي اعلام، كمي بي توجه هستند ، هر از چند گاه حرف هايي مي زنند كه: راجع به مسائل اجتماعي و اقتصادي است. ولي اصلا درست نيست: مي گويند برويد توليد كنيد، برويد شغل ايجاد كنيد، ارزاني راه بياندازيد و غيره! حضرت آقاي ناصر مكارم شيرازي كه: ساليان سال با افكار ايشان آشناييم، واولين كساني بودند كه كمونيسم را، بطور علمي نقد كردند، چرا الان همان حرفها را، خودشان تكرار مي كند؟ ما ميدانيم دنيا مدبر دارد ، جامعه در اشتغال كامل، و اقتصاد در تعادل است. ولي اين حرف ها را كمونيستها رد مي كردند. حالا چطور شده؟ تا ديروز كه مي گفتند: تعيين قيمت به وسيله دولت، كمونيستي است. و از برنامه ريزي متمركز، به سبك شوروي سابق است. بايد كه قيمت را، بازار تعيين كند! حالا امروز از تعيين قيمت، به وسيله بازار، وبالا پايين رفتن آن مانند بورس هاي جهان، ناراحت هستند؟ الفباي علم اقتصاد مي گويد كه :جامعه در اشتغال كامل است، اقتصاد بطور خودكار، خود را تعديل مي كند. حالا چرا بايد سرنا را از سر گشادش زد؟ چونكه فضاي جامعه مي طلبد؟ مگر شما ها هم، كانديداي رياست جمهوري هستيد كه: مانند لاريجاني، نان به نرخ روز مي خوريد؟ اگر تا بحال چيزي نخوانده ايد، يا فراموش كرده ايد، بايد بگويم كه قانون: عرضه و تقاضا ،هم قيمت را تعيين مي كند، و هم اشتغال را كامل. يعني اگر: كارگر كم باشد، دستمزد ها بالا مي رود. و اگر زياد شود، دستمزدها پايين مي آيد . يعني اگر كالايي، مورد نياز جامعه باشد،( تقاضا زياد شود) قيمت آن بالا مي رود. بالا رفتن قيمت، باعث مي شود: توليد كنندگان ديگر هم، به توليد آن كالا، روي بياورند: و توليد افزايش پيدا مي كند. و لذا قيمت به حالت تعادلي مي رسد. و اشتغال هم كامل مي شود . دخالت دولت در اين پروسه طبيعي، چوب لاي چرخ گذاشتن اقتصاد است. يعني چون نمي تواند :همه زواياي اشتغال وتوليد را پوشش دهد (دولت تاجر خوبي نيست)، ناچار، چرخه اقتصاد لنگ مي شود. قسمتي از آن دولتي ! قسمتي ملتي ،و قسمتي هم عرضه و تقاضايي ! لذا بايد دانست: نقش ارشادي دولت در اقتصاد، ايجادي نيست، همان ارشادي است. يعني دولت نبايد خودش مسكن بسازد، زيرا ساخت مسكن دولتي، نه تنها باعث افزايش دلال بازي مي شود، تا از اين رانت دولتي استفاده كنند. بلكه فشار جمعيت در داخل شهر هاي بزرگ را، بيشتر مي كند. زيرا كساني كه در شهرك هاي جديد، صاحب خانه مي شوند، آن را به رو ستاييان اجاره مي دهند، و خودشان با آن پول، در شهر ساكن مي شوند. در مورد: تعيين قيمت خودرو هم، مي بينيم باعث افزايش تك سرنشان شده، و شهر را به پاركينگ بزرگ خود رو، تبديل مي كند. ! ما در اين سلسله مقالات، ثابت كرديم همه چيز هست،فقط خوب توزيع نمي شود: و دولت بايد در توزيع آن دخالت كند: مثلا در اشتغال: برخي ها، صد تا كار دارند! درنتيجه 99نفر بيكارند! بعضي ها در خوراك، اسراف مي كنند. كه همان دورريز غذا هاي آنان، براي سيركردن گرسنگان، تمام جهان كافي است ! و ميدانيم :برخي ها گندم را، به دريا ميريزند تا قيمت نشكند. همان گندم دريا ريز ،براي بدون نان ها كفايت مي كند. نقش دولت شناخت كساني است كه: گندم را به دريا مي ريزند، تا از آن ها بگيرد و به ديگران برساند.
Everything is everything is peaceful
Some of the scholars said, a little note, which occasionally turns Words: social and economic issues. But it is not true: they can go to production, you can create jobs, give the stick, etc! Excellency Mr. Nasser Makarem Shirazi that he thought familiar with for years, who were the first to Communism, it had a scientific criticism, because as you say, does repeat itself? We know the world is resourceful, full employment society, and the economy is in equilibrium. These words were rejected by the Communists. How are you? Until yesterday, that said, the cost to the government is a communist. And from centrally planned to a Soviet style. The price should the market determine! Now today, the determination of prices, with the market up and down like the stock exchanges of the world are upset? Alphabet of economics says that society is at full employment, the economy automatically modifies itself. Now, why did Serena off her loose? Because it needed the space? Unless you, too, are a presidential candidate such as Ali Larijani, the rate of the day you eat bread? Have you ever read something, or forgot, I have to say that the law of supply and demand will determine the price, and full-time employment. Ie if a worker is low, wages are raised. And if it is high, wages are low. If the product required is the (high demand) and the price goes up. Up prices, cause: other manufacturers to produce goods turn: production increases. And the price equilibrium state is reached. Full-time employment is. Government intervention in the natural process, wood wheel, leaving silt economy. That is because not all production angles covered employment (Government is not a good businessman), inevitably, will cripple the economy cycle. Part of the state! Part of the nation, and part of the supply and demand! It should be the role of government in economic guidance, not created, as is the guidance. The government should build its own housing, public housing because, not only enhance the dealer is playing, to use the government rents. But the pressure of population in large cities, more. Because those who are new in town, homeowners are renting their Stayyan it up, and it's their own money, they are residing in the city. In determining the price of the car, we see an increase in the single-dwellers, and its large parking lot facing the city, now. ! In this series, we fixed everything just the distribution is not good: the government should interfere in its distribution: for example, in employment: Some hundred to do that! As a result, 99 people are unemployed! Some of the dishes, they dissipate. That the tails of their food, to feed the hungry, the whole world is enough! And we know: Some of the wheat, the prices of sea shed break. The fine grain sea, for without bread is enough. Understanding the role of those who: Wheat pours into the sea to get it and bring others.
كل شيء هو كل شيء هو لاغراض سلمية
وقال بعض أهل العلم، ومذكرة صغيرة، الأمر الذي يجعل أحيانا كلمات: القضايا الاجتماعية والاقتصادية. ولكن هذا ليس صحيحا: أنها يمكن أن تذهب إلى الإنتاج، يمكنك إنشاء فرص العمل، وإعطاء عصا، الخ! معالي السيد ناصر مكارم شيرازي انه يعتقد دراية لسنوات، الذين كانوا أول من الشيوعية، كان لديها نقد العلمي، لأنه كما تقول، لا يعيد نفسه؟ ونحن نعلم أن العالم الحيلة والمجتمع والعمالة الكاملة، والاقتصاد في حالة توازن. ورفضت هذه الكلمات من قبل الشيوعيين. كيف حالك؟ حتى يوم أمس، وجاء فيه، وتكلفة للحكومة هو الشيوعية. ومن المخطط مركزيا إلى نمط السوفييتي. السعر يجب أن تحدد السوق! اليوم الآن، مستاؤون تحديد الأسعار، مع السوق صعودا وهبوطا مثل البورصات في العالم؟ الأبجدية الاقتصاد يقول أن المجتمع هو في العمالة الكاملة، والاقتصاد يعدل نفسه تلقائيا. الآن، لماذا فعلت سيرينا قبالة فضفاضة لها؟ لأنه في حاجة الى الفضاء؟ إلا إذا كنت، أيضا، هي مرشحا للرئاسة مثل علي لاريجاني، فإن معدل اليوم الذي أكل الخبز؟ هل قرات شيئا، أو نسيت، يجب أن أقول أن قانون العرض والطلب ستحدد الأسعار، والعمل بدوام كامل. أي إذا كان عامل منخفضة، يتم رفع الأجور. وإذا كانت عالية، والأجور منخفضة. إذا كان المنتج المطلوب هو (ارتفاع الطلب) والأسعار ترتفع. ارتفاع الأسعار، والسبب: غيرها من الشركات المصنعة لإنتاج السلع بدوره: زيادة الإنتاج. ويتم الوصول إلى حالة التوازن في الأسعار. العمل بدوام كامل هو. التدخل الحكومي في عملية طبيعية، عجلة الخشب، وترك الاقتصاد الطمي. وذلك لأن ليس كل زوايا الإنتاج يغطي العمل (الحكومة ليست جيدة رجل أعمال)، لا محالة، وسوف تشل دورة الاقتصاد. جزءا من الدولة! جزء من الأمة، وجزء من العرض والطلب! ينبغي أن يكون دور الحكومة في توجيه الاقتصاد، وليس خلق، كما هو التوجيه. يجب على الحكومة بناء المساكن الخاصة والإسكان العام، لأنه لن يعزز فقط تاجر يلعب، لاستخدام الإيجارات الحكومة. ولكن ضغط السكان في المدن الكبيرة، وأكثر. لأن أولئك الذين جديدة في المدينة، وأصحاب المنازل وتأجير بهم عنه، وأنه من أموالهم الخاصة، كانوا يقيمون في المدينة. في تحديد سعر السيارة، ونحن نرى زيادة في سكان واحدة، والكثير من وقوف السيارات الكبيرة التي تواجه المدينة، الآن. ! في هذه السلسلة، ونحن الثابتة كل شيء فقط توزيع ليست جيدة: يجب على الحكومة أن تتدخل في توزيعه: على سبيل المثال، في العمل: قرابة مئة لفعل ذلك! ونتيجة لذلك، 99 شخصا من العاطلين عن العمل! بعض الأطباق، فإنها تتبدد. أن ذيول طعامهم، لإطعام الجياع، والعالم كله بما فيه الكفاية! تسليط أسعار البحر بعض من القمح، وكسر: ونحن نعرف. البحر الحبوب غرامة، لأنه بدون ما يكفي من الخبز. فهم دور أولئك الذين: القمح يصب في البحر للحصول عليه، وتقديم الآخرين.
Her şey huzurlu olduğunu
Sosyal ve ekonomik sorunlar: bilginlerden bazıları, bazen Kelimeler döner küçük bir not, dedi. Ama bu doğru değildir: onlar üretim gidebilir, sen, istihdam yaratmak sopa, vb verebilir! Dediğiniz gibi, tekrar kendisi yapar çünkü Komünizm için ilk idi yıllardır aşina düşündüm Ekselansları Sayın Nasır Makarem Şirazi, bu, bilimsel bir eleştiri vardı? Biz dünya becerikli, tam istihdam toplumu olduğunu biliyorum, ve ekonomide denge içindedir. Bu sözler Komünistler tarafından reddedilmiştir. Nasılsın? Düne kadar, dedi, hükümete maliyetli bir komünist. Ve merkezi olarak bir Sovyet tarzı planlanmaktadır. Fiyat pazarı belirlemek gerekir! Şimdi bugün, piyasa yukarı ve aşağı dünya borsaları gibi olan fiyatların belirlenmesi, üzgün? Ekonomi Alfabe topluma tam istihdamda, ekonominin kendini otomatik olarak değiştirir olduğunu söylüyor. Şimdi, neden onu gevşek kapalı Serena mı? Bu alana ihtiyacı olduğundan? Eğer sürece de böyle Ali Laricani, ekmek yemek günün oranı gibi bir başkan adayı mı? Hiç bir şey okumak, ya da unuttum, arz ve talep kanunu fiyat, ve tam zamanlı istihdam belirleyecek söylemek zorunda mı. Bir işçinin düşük ise, yani ücretlerin yetiştirilir. Bu yüksek olursa, ücretler düşüktür. Gerekli olan ürün (yüksek talep) ve fiyat yukarı giderse. Yukarı fiyatları, nedeni: Malların teslimi üretmek için diğer üreticilerin: üretim artar. Ve fiyat denge durumuna ulaşılır. Tam zamanlı istihdam olduğunu. Doğal sürecinde Hükümet müdahalesi, ahşap tekerlek, silt ekonomisi bırakarak. Tüm üretim açıları sakat ekonomi döngüsü, kaçınılmaz olarak, (Devlet iyi bir işadamı değil) istihdam edecek kapsamında değildir çünkü. Devletin Bölüm! Milletin bir parçası, ve arz ve talebin bir parçası! Rehberlik olduğu gibi, yaratılan değil, ekonomik rehberlik hükümetin rolü olmalıdır. Sadece satıcı hükümetin kira kullanmak için oynuyor artırmak değil, çünkü hükümet kendi konut, toplu konut inşa etmeliyiz. Ama büyük şehirlerde nüfus baskısı, daha. Şehirde yeni olanlar, bir ev sahibi olduğu için, onu kiralamak için bir kova, ve kendi para, onlar şehirde ikamet eden. Otomobilin fiyatını belirlerken, biz şimdi, bir tek sakinleri artış ve şehir bakan büyük bir park yeri bkz. ! Bu seride, biz sadece dağıtım iyi değil her şey sabit: Hükümet dağıtım müdahale edilmelidir: örneğin, istihdam: Bazı yüz yapmak! Sonuç olarak, 99 kişi işsiz! Bazı yemeklerin, çünkü onlar, tüketmek. Onların yiyecek kuyrukları, aç insanları doyurmak Yani, bütün dünya yeter! Ve biz biliyoruz: buğday bazıları deniz fiyatları mola döken. Ince taneli deniz, ekmeksiz için yeterlidir. Olanların rolünü anlamak: Buğday get it ve diğerleri getirmek için denize döker.
一切的一切是和平的
一些学者说,一张小纸条,偶尔把词:社会和经济问题。但它是不正确的:他们可以去生产,你可以创造就业机会,给大棒,等!先生阁下纳赛尔Makarem Shirazi的,他认为熟悉多年,谁是第一个“共产主义”,它有一个科学的批评,因为就像你说的,不重复自己?我们知道,世界资源丰富,充分就业的社会,经济处于平衡状态。这些话是共产党拒绝。你怎么样?直到昨天说,政府的成本是一个共产主义。从中央到苏联式的计划。价格应该由市场决定!现在的今天,房价的决心,市场向上和向下像世界证券交易所烦不烦?字母的经济学说,社会处于充分就业,经济自动修改。现在,为什么小威关闭她的松动吗?因为它需要的空间呢?除非你的,也有总统候选人,如阿里·拉里贾尼,你们吃的日子面包率?你有没有看过的东西,或忘了,我不得不说,法律的供给和需求决定价格,和全职工作。也就是说,如果一个工人低工资的提高。而如果是高企,工资低。如果产品需要(需求)和价格上升。价格上涨的原因:其他厂家生产的商品依次产量的增加。价格达到平衡状态。全职就业。政府干预的自然过程,木轮,离开淤泥经济的。这是因为不是所有的生产角度覆盖就业(政府是不是一个好商人),不可避免地,将削弱经济周期。部分的状态!部分国家的供应和需求的一部分!它应该是政府的作用,在经济指导,而不是创造,是指导。政府应该建立自己的住房,公共住房的原因,不仅提高经销商正在播放时,使用的地租。但在大城市的人口压力,更多。因为那些谁是新的城市,是一个房主,一个降压租,这是他们自己的钱,他们都居住在城市。在确定汽车的价格,我们看到的是增加居民单,大型停车场所面临的城市,现在。 !在这个系列中,我们解决一切只是分布并不好:政府应干预其分布:例如,在就业:一百多个做到这一点!其结果是,99人是失业!一些的菜肴,他们逐渐消散。的尾部,他们的食物,喂饱饥饿的,整个世界就足够了!我们知道的小麦,海棚的价格突破。细晶海,没有面包是不够的。了解那些谁的作用:小麦倒入海得到它,带给别人。
:: برچسبها:
一切的一切是和平的 ,
:: بازدید از این مطلب : 1914
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه 18 اسفند 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : ماهين نيوز
دستمزد يك درصدي كارگر
دراسلام، دستمزد كارگر برمبناي: زحمت و كوشش او است. در حاليكه در غرب، عرضه و تقاضا، يا در واقع، سرمايه دار، آن را تعيين ميكند. تفاوت اين دو در آن است كه: تعيين دستمزد غيرواقعي، باعث ايجاد اختلاف طبقاتي مي شود. و كارگران و كار فرمايان، به دو قشر فقير و ثروتمند تقسيم مي شوند. بايك مثال ساده روشن مي شود: فرض كنيد زميني را، يك كارگر با كار كرد خود آّباد كرد.چون قيمت آن براساس كاركرد او مبلغي اضافه شد، اينجا بايد مبلغ مابه التفاوت، چه مشهود يا نامشهود، طبق نظر اسلام، به دو قسمت مساوي: بين مالك و كارگر به عنوان: عامل كار و عامل سرمايه تقسيم شود. كه به نام مزارعه مانند مضاربه است. البته در نظريه كمونيستي، فقط داراييهاي مشهود به عنوان ارزش افزوده، فقط سهم كارگر مي شود. و در سرمايه داري و نظريه غرب هم، به دوقسمت تقسيم مي شود: ولي 99درصد آن به مالك ميرسد، تنها يك درصد آن، دستمزد كار گر مي شود. 99درصد به اين معنا است كه: كارگر دستمزد خود را، در مقابل از دست دادن: بخشي از عمر و انرژي خود، نقد يا نسيه ،كم يا زياد مي گيرد، و مي رود. ولي مالك تا آخر عمر، از حاصل كار اين كار كارگر، استفاده مي برد. به عبارت ديگر كارگر فقط مبلغي را، آن هم يك بار دريافت مي كند. ولي زمين با دادن محصول: يعني سود عيني ، افزايش قيمت و سرقفلي :يعني در آمد نامشهود، بطور تصاعدي، هرسال و حتي بعد از مرگ مالك، براي وي سود آور مي ماند. براي روشن شدن موضوع: يك مثال مي زنيم : در افسانه ها هست: وقتي كه مخترع شطرنج، آن را به پادشاه هند ياد داد، او بازي كرد و لذت برد. به مخترع گفت كه :چيزي بخواهد. و او گفت شما يك دانه گندم را، در خانه اول بگذاريد، دوبرابر كنيد در خانه دوم بگذاريد! تا خانه آخر كه شد، به من بدهيد. پادشاه از اين كم خواهي او عصباني شد، ولي دستور داد تا آن را حساب كنند. رياضي دانان مي بايست:عدد دو را به توان شصت و سه مي رساندند. وقتي به توان 32 رسيدند، نزد پادشاه آمده گفتند: ما هنوز در خانه 32 هستيم، گندم كل هندوستان كفاف اين خواسته را نمي دهد! واي به خانه آخر! و لذا پادشاه براي اينكه زير قولش نزده باشد، دستور داد: او را آهسته بكشند. و صورت مسئله را پاك كرد. لذا سود زمين يا سود حاصل از كار كارگر را، نبايد براي يك سال، يا چند ماه حساب كرد! او در واقع آفرينشي مي كند كه: در جهان نبوده. و اين آفرينش، سر چشمه سلسله علت و معلول هاي دائمي و ابدي مي شود. مثلا وقتي كارگري خانه اي را مي سازد. اين خانه تا هرموقع كه باشد، به صاحبخانه سود مي رساند. ولي به كارگر كاري ندارد.
Pay a percentage of workers
Islam, on the basis of labor: work and his efforts. While in the West, supply and demand, or indeed capital, it determines. It is different in that unrealistic wage, class conflict is created. Employers and workers, rich and poor are divided into two classes. Starts with a simple example: Suppose the ground, a worker was frequented with his work. Because the price was based on her actions amount, we shall pay differentials, whether tangible or intangible, according to Islam, into two equal parts between the owner and the worker as an agent of the operating working capital is divided. The name is Mzarh like Mzarbh. However, the communist theory, just as tangible assets value, only the share is working. And the theory of the capitalist West, the island is divided 99 percent to the owner, but it is only a percentage of it, Labour is paid. This means that 99% of workers their wages, the loss: a part of life and energy, cash or credit, may be low or high, and it is. But the life of the owner of the work, this worker takes advantage. In other words, only the amount of labor, it also receives a charge. But giving the product: the objective of profit, increased costs and goodwill: the intangible income, a progressive, or even the year after the owner's death, she remains profitable. To clarify: cite an example: the legend is: When inventor of chess, it's called the King of India, he played and enjoyed. The inventor said that he wants something. And he said you are a seed, let's first home, second home, put on your doubled! Was the last house to give me. He was angry with the king of the low demand, but ordered it to account. Mathematicians should be number two to be completed in sixty-three. When we were 32, he told the king: We are still at home, 32 wheat, whole India does not have enough of these calls! Wow finally home! Therefore, because the king is not promised, ordered him to kill slowly. Face Mszlh delete. Therefore, the earnings or profits of the workers, not for one year or several months to be considered! The fact that his creation: the world is not. And the creation, the source of a series of cause and effect is permanent and eternal. For example, when a worker makes a home. This home is so that whenever the landlord's benefit. But the workers did not work.
دفع نسبة العاملين
الإسلام، على أساس العمل: العمل وجهوده. أثناء وجوده في العاصمة الغربية، العرض والطلب، أو في الواقع، فإنه يحدد. الأمر مختلف في ذلك الأجر غير واقعية، يتم إنشاء فئة الصراع. وتنقسم أصحاب العمل والعمال، الأغنياء والفقراء إلى فئتين. يبدأ مثال بسيط: لنفترض والأرض، يتردد عامل مع عمله لأنه يستند السعر على كمية تصرفاتها، سنولي الفوارق، سواء كانت ملموسة أو غير ملموسة، وفقا للإسلام، إلى قسمين متساويين بين المالك والعامل وكيلا من وينقسم رأس المال العامل للعمل. الاسم هو Mzarh مثل Mzarbh. ومع ذلك، فإن نظرية الشيوعية، تماما كما قيمة الأصول المادية، إلا حصة تعمل. ونظرية الغرب الرأسمالي، وتنقسم الجزيرة إلى 99 في المئة المالك، لكن ما هي الا نسبة منه، ويدفع العمل. هذا يعني أن 99٪ من العمال أجورهم، وفقدان: جزء من الحياة والطاقة، نقدا أو الائتمان، قد تكون منخفضة أو عالية، وأنه هو. ولكن الحياة لصاحب العمل، وهذا عامل يستفيد. وبعبارة أخرى، فقط مقدار العمل، يتلقى أيضا تهمة. ولكن إعطاء المنتج: هدف الربح، وزيادة التكاليف والشهرة: دخل غير الملموسة، تقدمية، أو حتى السنة بعد وفاة المالك، وقالت انها لا تزال مربحة. لتوضيح: حي مثال على ذلك: أسطورة هو: عندما مخترع الشطرنج، وانه دعا الملك في الهند، ولعب والاستمتاع. وقال المخترع أنه يريد شيئا. وقال كنت البذور، دعونا المنزل الأول، منزل ثان، وطرح على الضعف الخاصة بك! وكان البيت الأخير أن تعطيني. كان غاضبا من ملك انخفاض الطلب، ولكن ذلك أمر للمساءلة. يجب أن يكون رقم اثنين علماء الرياضيات أن يكتمل في ثلاثة وستين. عندما كنا 32، قال الملك: ما زلنا في المنزل، 32 القمح والهند كلها ليس لديها ما يكفي من هذه المكالمات! نجاح باهر المنزل وأخيرا! ولذلك، أمر لأنه لم يتم وعد الملك، له أن يقتل ببطء. ثم قم بحذفه. لذلك، ليتم النظر في الإيرادات أو الأرباح للعمال، وليس لسنة واحدة أو عدة أشهر! حقيقة أن خلقه: العالم ليس كذلك. وخلق، ومصدر سلسلة السبب والنتيجة دائمة وأبدية. على سبيل المثال، عندما يجعل عامل منزل. هذا المنزل هو أن ذلك كلما المالك صالح. ولكن العمال لم ينجح.
Işçilerin yüzdesi Pay
İslam, emek temelinde: çalışma ve çabalarını. Batı, arz ve talep, ya da gerçekten sermaye iken, belirler. O gerçekçi ücret farklıdır, sınıf çatışması oluşturulur. Zengin ve yoksul İşverenler ve işçiler, iki sınıfa ayrılır. Basit bir örnekle Startlar:. Yere varsayalım, bir işçinin çalışma ile uğrak fiyat onun eylemleri miktarı dayalı olması nedeniyle, iki eşit parçaya, İslam'a göre, maddi veya manevi olsun, diferansiyeller ödeyecektir bir ajan olarak sahibi ve işçi arasında işletme sermayesi ayrılmıştır. Adı Mzarbh gibi Mzarh olduğunu. Ancak, komünist teorinin, sadece maddi duran varlıklar değer olarak, sadece paylaşım çalışıyor. Ve kapitalist Batı teorisi, adanın sahibine yüzde 99 bölünmüş, ama o sadece bir yüzdesi olduğunu, İşçi ödenir. Hayat ve enerji, nakit veya kredi bir kısmı, düşük veya yüksek olabilir, ve o: Bu işçilerin% 99 maaşlarını, kaybı anlamına gelir. Ancak eser sahibinin yaşamı, bu işçi yararlanır. Diğer bir deyişle, tek emek miktarını, aynı zamanda, bir şarj alır. Ama ürün veren: kâr amacı, maliyetleri ve şerefiye arttı: hatta maddi gelir, ilerici, ya da yıl sahibinin ölümünden sonra, o karlı kalır. Netleştirmek için: bir örnek alıntı: efsane: satranç mucidi, Hindistan Kralı denir, o oynadı ve zevk. Mucit bir şey istediğini söyledi. Ve o senin katına koymak bir tohum, hadi ilk ev, ikinci ev, olduğunu söyledi! Bana vermek için son ev oldu. O düşük talep kralı kızmıştım ama hesabınıza emretti. Matematikçiler altmış üç yılında tamamlanması iki numarası olmalıdır. Biz 32 yaşındayken, o kral anlattı: Biz, evde hala 32 buğday, bütün Hindistan yeterli bu çağrıların yok! Sonunda eve Wow! Bu nedenle, kral söz değildir, çünkü onu yavaş yavaş öldürmek için emretti. Ve daha sonra silin. Bu nedenle, kazanç ya da kar işçilerin değil, bir yıl veya birkaç ay olarak kabul edilir! Dünya değildir: onun yaratılış gerçeği. Ve yaratma, sebep ve sonuç bir dizi kaynak kalıcı ve ebedidir. Örneğin, bir işçinin bir ev yapar. Bu vatan öyle her ev sahibinin yararına olmasıdır. Fakat işçiler işe yaramadı.
支付工人的百分比
伊斯兰教的基础上,劳动的工作,他的努力。虽然在西方,供应和需求,或确实的资本,它决定了。这是不切实际的工资是不同的,阶级冲突被创建。雇主和工人,穷人和富人分为两大类。一个简单的例子开始:假设地面,一名工人经常光顾他的工作。她的行动量,因为价格的基础上,我们应当缴纳的差别,不论是有形或无形的,按照伊斯兰教义,分成相等的两部分在雇主和工人之间的代理,营运资本划分。的名称是Mzarh像Mzarbh。但是,共产主义理论,正如有形资产净值,份额只有工作。西方资本主义的理论,岛上分为99%的所有者,但它只是一个比例,劳动是有偿的。这意味着99%的工人,他们的工资,损失的生命和精力,现金或信用卡的一部分,可能是高或低,这是。但雇主的工作寿命,这名工人利用。换句话说,只的劳动量,它也接收电荷。但是,让产品的目标利润,增加成本及商誉的无形收入,一个渐进的,甚至是一年后的死亡,她仍录得盈利。为了澄清:举一个例子:传说是:当国际象棋的发明者,它被称为印度的国王,他演奏和享受。发明者说,他想要的东西。他说,你的种子,让我们的第一个家,第二家,把您的一倍!最后一所房子给我。他很生气,与国王的低需求,但,责令其帐户。数学家应该是第二个完成63。当我们32,他对国王说:我们仍然在家里,32个小麦,全印度没有足够的这些调用!终于回家了!因此,因为王不答应,命他慢慢杀。然后将其删除。因此,工人的收入或利润,而不是一年或几个月的时间考虑!事实上,他的创作:世界上没有。源的创作,一系列的原因和影响是永久的,永恒的。例如,当一个工人使得一个家。这家是这样,每当业主的利益。但工人没有工作。
:: برچسبها:
支付工人的百分比 ,
:: بازدید از این مطلب : 2171
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : جمعه 18 اسفند 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : ماهين نيوز
为人类的食物和住宿
世界粮食计划署
由于亚当的儿子,正如“古兰经”:他们的父母。我们并没有什么不同。因此,我们应该,食品,服装,住房应该是负担得起的。也实现了免费教育和健康。没有任何区别:黑色和白色,或印度,和黄的皮肤。不要只认为他们的国家和人民。但要看到他们在一起。但是,谁可以做的工作呢?
这个重要的任务是管理全球的焦点。现在,这些要求全球性的管理,命令或规则的新的单极世界,他们来问:怎么会这样?究竟为什么不呢?是什么呢?如果这是真还是假?如果这是真的,为什么不跑?疤痕不会责备我们,说全球管理层声称,失业,没有思想。 :花做一个宏来!但我们说:这种情况下,解决方案很简单:它被重新分配。这是足够的食物和住房。只是一些棚,和一些被占用集合!据官方统计:丢弃的食物:餐厅,军营,工厂等。为了养活世界是不够的胃。这不只是食品,就业,住房和服装也有同感。几十个的就业机会和工作的一些那些没有达到! ,而不是很多人都失业!外壳也是如此:有些人取得了数以千计的房子不卖!可与大部分是空的。 ,而不是数千人失去家园的那些家庭,他们需要钱!而那些没有家的人,没有钱给!如果我们检查一下的好,数以千计的动物的家,通常是通过公共和私人资金,如贷款,免税,公众要求的资本收益,。事实:原来的主人,政府或公众。这不仅是返还财产,它不被认可。政府可以站在反对资本家。并声称自己拥有的份额,并获得房屋抵押贷款申请人。在她的面前被羞辱,资本家,它似乎。和资本家不认为他们是非常聪明的。
غذا و مسكن براي بشر
برنامه تغذيه جهاني
همه فرزندان حضرت آدم ع، همانطور كه قرآن مي فرمايد: از يك پدر و مادر هستند. لذا هيچ فرقي باهم ندارند. پس بايد همگي، خوراك ، پوشاك ومسكن مناسب داشته باشند. آموزش رايگان و بهداشت عمومي هم اجرا شود . و هيچ فرقي نبايد بين: سياهپوست و سفيد پوست، يا سرخپوست و زرد پوست باشد. نبايد فقط به فكر قوم وملت خود باشند. بلكه همه را يكجا ببينند. اما چه كسي ميتواند اين كار را انجام دهد؟
اين امر مهم، وظيفه مديريت متمركز جهاني است. حالا آن هايي كه ادعاي مديريت جهان، نظم نوين يا حكومت تك قطبي جهان را دارند، بيايند و بگويند: چطور اين كار بايد بشود؟ و چرا تا بحال نشده است؟ و برنامه آن ها چيست؟ و آيا اين حرف درست است يا خير؟ اگر درست است چرا اجرا نشده است؟ ما نمي خواهيم سركوفت بزنيم و بگوييم: مدعيان مديريت جهاني، بيكار و بي فكر هستند. و يا بايد: خرج هاي كلان بكنند ! ولي مي گوييم: اين قضيه راه حل ساده دارد: و آن توزيع مجدد است . يعني نان و مسكن به قدر كافي است. فقط برخي ها دور ميريزند، و برخي ها اشغال جمع كن هستند! مطابق آمار اعلام شده: همان دور ريز هاي غذاي: رستوران ها ، پادگان ها، كارخانجات و.. براي سير كردن: شكم گرسنه هاي جهان كافي است. اين امر فقط در غذا نيست، در اشتغال ، مسكن و پوشاك هم همينطور است . يعني برخي ها دهها شغل و كار دارند :كه نميدانند به كدامش برسند! و بجاي آن دهها نفر، بيكار هستند! در مورد مسكن هم صادق است: برخي ، هزارها مسكن ساخته اند كه: نميتوانند بفروشند! واكثر آن ها خالي است. و بجاي آن: هزاران نفر بدون خانه هستند!آن هايي كه خانه دارند، نياز به پول آن دارند! و كساني كه خانه ندارند، پول هم ندارند كه بدهند! حال اگر خوب بررسي كنيم، خانه هاي هزار تايي، معمولا با بودجه عمومي و دولتي: مانند اعطاي وام، معافيت مالياتي، عدم پيگيري مطالبات عمومي از سرمايه دارن، ساخته مي شود. و در واقع: مالك اصلي آن، دولت ها يا عموم مردم هستند. فقط به آن ها باز گردانده نمي شود و مالكيت آن ها، به رسميت شناخته نمي شود. دولت ها ميتوانند در مقابل سرمايه داران بايستند. و سهم مالكانه خود را مطالبه، و به صورت اقساط از متقاضيان خانه بگيرند. و جلوي تحقير شدن خود، به وسيله سرمايه داران را، بگيرند. و سرمايه داران فكر نكنند: خيلي زرنگ هستند.
Food and accommodation for human
World Food Programmed
As all the sons of Adam, as stated in the Qur'an: they are a parent. We are not any different. So we should all, food, clothing, housing should be affordable. Free education and health are also implemented. And not any differences between: black and white, or Indian, and yellow skin. Do not just think about their nation and people. But to see them all together. But who can do the job?
This important task is managing a global focus. Now those who claim global management, order or rule of the new unipolar world, they come and say: How can this be? And why ever not? And what is it? And if this is true or not? If that is true, why not run? Scars will not reproach us and say global management claims, jobless, and without thinking. And either: spend a macro to do! But we say: this case the solution is simple: it is redistributed. That is enough food and housing. Just some of the shed, and some are occupied collection! According to official statistics: the discard of food: restaurants, barracks, factories, etc. To feed: the world is enough to stomach. This is not just food, employment, housing and clothing are too. Some of the dozens of jobs and work are the ones that do not reach! And instead many people are unemployed! The housing is also true: some people have made thousands of houses that do not sell! Available and most of it is empty. And instead: Thousands without Home are those who are at home, they need the money! And those who have no home, no money to give! If we examine the good, the home of thousands of animals, usually by public and private funds, such as loans, tax exemption, the public demands of capital gains, is made. In fact: the original owner, the government or the public. It is not just the return of property, it is not recognized. Governments can stand against the capitalists. And claim their share of ownership, and get home mortgage applicants. And being humiliated in front of her, by the capitalists, it seems. And capitalists not to think: they are very clever.
برنامج الأغذية العالمي
وجميع بني آدم، كما جاء في القرآن: هم أحد الوالدين. أي أننا لسنا مختلفة. لذلك ينبغي علينا جميعا، والغذاء والملبس والمسكن يجب أن يكون في متناول الجميع. وتنفذ أيضا مجانية التعليم والصحة. وليس أي خلافات بين: الجلد الأسود والأبيض، أو الهندي، والأصفر. لا مجرد التفكير في وطنه وشعبه. ولكن لنرى لهم جميعا معا. ولكن من يستطيع القيام بهذه المهمة؟
هذه المهمة الهامة وإدارة التركيز العالمي. الآن أولئك الذين يدعون الإدارة العالمي والنظام أو حكم العالم أحادي القطب الجديد، وأنها تأتي وتقول: كيف يمكن أن يكون هذا؟ ولماذا لا من أي وقت مضى؟ وما هو؟ وإذا كان هذا صحيحا أم لا؟ إذا كان هذا صحيحا، لماذا لا تعمل؟ وندوب لا لوم علينا ويقول المطالبات الإدارة العالمي، العاطلين عن العمل، ودون تفكير. وإما: قضاء الماكرو للقيام! ولكن نقول: هذه الحالة والحل بسيط: هو إعادة توزيعها. وهذا هو ما يكفي من الغذاء والسكن. سوى بعض من السقيفة، وبعضها جمع المحتلة! وفقا للاحصاءات الرسمية: لتجاهل من المواد الغذائية التالية: مطاعم والثكنات والمصانع والخ. لتغذية: العالم ما يكفي لالمعدة. هذه ليست مجرد الغذاء والعمل والسكن والملابس هي أيضا. بعض من عشرات الوظائف والعمل هي التي لا تصل! وبدلا من ذلك كثير من الناس عاطلون عن العمل! السكن صحيح أيضا: بعض الناس جعلت الآلاف من المنازل التي لا تبيع! المتاحة وأكثر من ذلك فارغة. وبدلا من ذلك الآلاف من الأشخاص الذين لا منازل هي تلك المنازل، فإنها تحتاج إلى أن يكون المال! وأولئك الذين لديهم لا بيت، لا مال لإعطاء! إذا تأملنا جيدا، يتم المنزل الآلاف من الحيوانات، عادة عن طريق الأموال العامة والخاصة، مثل القروض والإعفاءات الضريبية، والمطالب العامة من أرباح رأس المال. في الواقع: المالك الأصلي، والحكومة، أو الجمهور. انها ليست مجرد إعادة الممتلكات، لم يتم التعرف عليه. يمكن للحكومات الوقوف ضد الرأسماليين. ويطالبون بحصتهم من الملكية، والحصول على المتقدمين الرهن العقاري. ويجري إذلال أمام عينيها، من قبل الرأسماليين، على ما يبدو. والرأسماليين عدم التفكير: فهي ذكية جدا.
Dünya Gıda Programı
Adem oğulları, Kuran'da belirtildiği gibi: bir ebeveyn vardır. Biz herhangi bir farklı değildir. Yani hepimiz, yiyecek, giyecek, konut uygun olmalıdır olmalıdır. Ücretsiz eğitim ve sağlık da uygulanmaktadır. Ve arasında herhangi bir fark: siyah ve beyaz, ya da Hint ve sarı cilt. Sadece kendi milleti ve insanlar hakkında sanmıyorum. Ama hepsini bir arada görmek. Ama kim iş yapabilirsiniz?
Bu önemli görevi küresel bir odak yönetiyor. Şimdi yeni kutuplu dünyanın küresel yönetimi, sipariş veya kural iddia edenlere, onlar gelir ve der ki: Bu nasıl olabilir? Ve neden olmasın? Peki bu nedir? Ve bu doğru olup olmadığını? Bu doğruysa, neden çalışmaz? Scars bize sitem ve küresel yönetim iddiaları, işsiz, ve düşünmeden söylemeyeceğim. Ve ya: yapmak için bir makro harcamak! Fakat şunu söyleyebiliriz: Bu durumda çözüm basit: dağıtılır. Bu yeterli gıda ve konut olduğunu. Sadece döken bazı ve bazı işgal koleksiyonu vardır! Resmi istatistiklere göre: gıda ıskarta: restoran, kışla, fabrika, vs Beslemek için: Dünyanın mide için yeterlidir. Bu sadece gıda, istihdam, barınma ve giyim de öyle değil. Iş ve çalışma onlarca Bazı ulaşamayan olanlar var! Ve yerine birçok kişi işsiz! Konut de doğrudur: bazı insanlar satmıyoruz binlerce evin yaptık! Mevcut ve bunun çoğu boş. Ve yerine evleri, binlerce insan bu evleri vardır, onlar para olması gerekir! Ve hiçbir ev sahip olanlar, hiç para vermek! Biz iyi incelerseniz, genellikle kredi, vergi muafiyeti, sermaye kazançları kamusal talepleri olarak kamu ve özel fonlar, tarafından hayvan, binlerce ev yapılır. Özgün sahibi, hükümet veya kamu: Aslında. Bu özellik, sadece geri değil, tanınmaz. Hükümetler kapitalistlere karşı durabiliriz. Ve sahip oldukları pay talep ve bir ev ipotek başvuru olsun. Ve kapitalistler tarafından, onun önünde küçük düşürülmek, öyle görünüyor. Ve kapitalistlerin düşünmemeye: çok zekidirler.
:: برچسبها:
为人类的食物和住宿 ,
:: بازدید از این مطلب : 3806
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : سه شنبه 15 اسفند 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : ماهين نيوز
تقسيم آب بين جهانيان
در حاليكه سه چهارم كره زمين را آب فرا گرفته، در برخي شهر ها انسان ها از بي آبي و تشنگي، تلف مي شوند. و اين عدالت نيست. عدالت آن است كه: به همه آب، آن هم بصورت رايگان كه خدا آفريده، برسد. كسي بخاطر نداشتن آب يا پول خريد آب، از بين نرود. و حتي نبايد كار هاي عادي، روز مره ، كسب و كار و كشاورزي او بدون آب باشد .
چگونه بايد اين كار را انجام داد؟ همه آن كساني كه: از عدالت و دموكراسي و تساوي حقوق بشر حرف مي زنند، بيايند و بگويند: چه بايد كرد؟
البته راه كار بسيار ساده است ، اگر همه انسان ها را، انسان بدانيم، و دشمن خود يا كشور خود، نشماريم، و براي آن ها حق حيات و زندگي قائل شويم، بايد هرجا آب است، يكجا محاسبه گرديده و تقسيم بر همه شود. نه آنكه كنار دريا ها را، سيم خاردار بكشند و عده اي خاص، در آن ساكن شوند. و يا فقط مالك آن باشند، و بقيه را از آن محروم كنند . رود خانه ها، مظهر آب شيرين هستند، چشمه ساران و قنات ها، همه بايد در محاسبه بيايد. و كسي خود را مالك مطلق آن نداند. وقتي فردي يا قوم و ملتي خود را، مالك رودخانه و آب سرچشمه بداند، فاجعه آغاز مي شود. و به گفته برخي، ممكن است: جنگ سوم جهاني، جنگ آب باشد! كه البته اشاره آن ها به تركيه است كه: داراي آب هاي سطحي فراواني است. در حاليكه اين آب ها، هرز مي رود. و يا به دريا مي ريزد و مانند آب دريا ،شور و غير قابل خوردن مي شود. مي توان در هر جا، جلوي آن را گرفت، و يا سد سازي كرد. و آب آن را مانند برق، به سيستم مركزي داد. و از آنجا بدون تبعيض، براي همه لوله كشي نمود.
حتي خداوند، در تمامي كوههاي برف گير، مناطق سرد سير، معدن آبگرم نهاده كه: اگر خوب استحصال شود، يعني منبع آن شناسايي شود، و با زهكشي و لوله كشي، از هرز رفتن آن جلوگيري كرد. ميتوان به تمام خانه ها، يك شاخه لوله داد كه، در: رفت آبگرم مورد نياز خانوار را تامين، و در برگشت آب شرب يا شستشو را ، بنابراين با يك جا كردن منابع آب جهاني، و لوله كشي سيستماتيك آن ، ميتوان به همه شهر ها و روستا هاي دنيا، آبرساني نمود. و از تبعيض و نژاد پرستي يا ملي گرايي، در اين زمينه جلو گيري كرد.
Water divides between the worlds
While three-quarters of the Earth is covered with water, in some cities, people from dehydration and thirst, are wasted. This is not justice. It's just that all the water that God made it free, reach. Anyone not having the money to buy water or water does not disappear. And do not even normal, everyday business and his farm without water.
How did you do it? All those of equality, justice and democracy and human rights talks, come and say what?
The solution is very simple, if all human beings, we humans, and their enemies or their country, some are not, and it gives the right to life, we must have water everywhere, all at once calculated and divided be. Rather than the sea, and some special wire draw, where they are living. Or just the owner and the rest are deprived of it. Rivers, are the epitome of fresh water springs and subterranean Saran, everyone should come in the calculation. And who does not know his own absolute. When a person or a nation of their own to know the source of the river water, the disaster begins. According to some, it is a third world war, war is water! They point out that it is Turkey that has an abundance of surface water. However, the water, the weed is. And falls into the sea, and sea water is salty and inedible. It can be anywhere; it was in front, and the dam. It's like water and electricity to the central nervous system. And from there, without discrimination, for all the piping.
Even God, the all-consuming mountains of snow, cold climates, garlic, hot mineral inputs: if the good is produced, the source is identified, and the drainage pipe, the waste can be prevented. All homes can be a tube that branches in: went Spa meet household needs, and in return, or wash water, so a water resources around the world, and its systematic plumbing can all cities and Village of the world can supply. Of discrimination and racism or nationalism, has taken on this front.
الفجوة بين العالمين المياه
في حين تتناول ثلاثة أرباع الأرض مع الماء، في بعض المدن، والناس من الجفاف والعطش، وتضيع. هذه ليست عدالة. انها مجرد أن جميع المياه التي جعلت من الله مجانا، الوصول إليها. أي شخص لا وجود المال لشراء الماء أو المياه، لا تختفي. وحتى لا العادي، والأعمال اليومية مزرعته دون ماء.
كيف يمكنك أن تفعل ذلك؟ كل تلك العدل والمساواة والديمقراطية وحقوق الإنسان محادثات، يأتي ويقول ماذا؟
والحل بسيط جدا، إن جميع البشر، نحن البشر، وأعدائهم أو بلدهم، وبعضها لا، ويعطي الحق في الحياة، يجب أن يكون الماء في كل مكان، في كل مرة واحدة وتحسب تقسيم يكون. بدلا من البحر، وبعض الأسلاك التعادل خاصة، حيث يعيشون. أو يحرمون فقط مالك، والباقي منه. الأنهار، هي مثال للينابيع المياه العذبة الجوفية وساران، يجب على الجميع أن يأتي في الحساب. والذي لا يعرف المطلق بنفسه. عندما يكون الشخص أو أمة خاصة بهم لمعرفة مصدر مياه النهر، تبدأ الكارثة. وفقا لبعض، بل هو حرب عالمية ثالثة، الحرب هو الماء! ويشير هؤلاء إلى أنه من تركيا التي لديها وفرة من المياه السطحية. ومع ذلك، فإن الماء، والأعشاب الضارة هو. ويقع في البحر، ومياه البحر مالحة وغير صالح للأكل. كان يمكن أن يكون في أي مكان، في الجبهة، والسد و. انها مثل الماء والكهرباء إلى الجهاز العصبي المركزي. ومن هناك، دون تمييز، على جميع الأنابيب.
حتى الله، والجبال جميع طويلا من الثلوج والمناخ البارد، والثوم، والمدخلات المعدنية الساخنة: إذا أنتجت جيدة، يتم التعرف على المصدر، وأنابيب الصرف، يمكن منع النفايات. يمكن أن يكون جميع المنازل الأنبوب الذي فروع في: ذهب سبا تلبية الاحتياجات المنزلية، وفي المقابل، أو مياه الغسيل، لذلك موارد المياه في جميع أنحاء العالم، والسباكة المنهجي يمكن جميع المدن ويمكن قرية في العالم العرض. التمييز والعنصرية أو القومية، وقد اتخذت على هذا الصعيد.
Dünyalar arasındaki Su ayırım
Dünya'nın dörtte üçü bazı kentlerde, dehidratasyon ve susuzluktan insanlar, su ile kaplı iken israf edilmektedir. Bu adalet değil. Tanrı ücretsiz yapılan tüm su ulaşmak o kadar. Su veya su satın almak için para olmaması herkes, yok olmaz. Ve su olmadan bile normal değil, gündelik iş ve onun çiftlik yapmak.
Bunu nasıl yaptın? Tüm eşitlik, adalet ve demokrasi ve insan hakları görüşmeleri olanlar, gelip ne diyebilirim?
olabilir. Aksine deniz ve yaşadıkları bazı özel tel çekme, daha. Ya da sadece sahibi ve geri kalanı yoksun. Nehirler, tatlı su kaynakları ve yeraltı Saran timsalidir, herkes hesaplamada gelmelidir. Ve kim kendi mutlak bilmiyor. Kendi bir kişi ya da bir ulus nehir su kaynağını bilmek zaman felaket başlar. Bazılarına göre, bir üçüncü dünya savaşı, savaşın su! Onlar yüzey sularının bolluğu Türkiye'nin olduğuna işaret. Ancak, su, ot. Ve denize düşer ve deniz suyu tuzlu ve yenmez. Her yerde olabilir, o önünde yapıldı ve baraj. Bu merkezi sinir sistemi ile su ve elektrik gibi. Ve oradan, ayrım yapmaksızın bütün boru için.
Tanrı bile, kar her şeyi tüketen dağlar, soğuk iklimlerde, sarımsak, mineralli sıcak girişler: iyi üretildiği taktirde kaynak tanımlanır ve drenaj borusu, atık önlenebilir. Tüm evler bir tüp olabilir şubeleri ki: Spa ev ihtiyaçlarını karşılamak gitti ve geri dönüşü veya yıkama suyunda, dünyada su kaynakları, bu yüzden ve sistematik sıhhi can tüm şehirler ve dünyanın Köyü sağlayabilmektedir. Ayrımcılık ve ırkçılık ve milliyetçilik, bu cephede almıştır.
水世界之间的鸿沟
虽然四分之三被水覆盖着地球,在一些城市,从脱水和口渴的人,被浪费了。这是不是正义。这只是所有的水神决定了它自由,达到的。任何人都没有的钱,买水或水,不会消失。没有水,甚至无法正常,日常业务和他的农场。
你是怎么做的呢?所有这些,平等,公正,民主和人权对话,来说明什么?
是。而不是海,和一些特殊的线平局,他们在那里生活。或者仅仅是老板,其余的都被剥夺了。河流,淡水泉和地下萨兰的缩影,每个人都应该来计算。谁不知道自己的绝对。当一个人或一个民族的自己知道河水的来源,灾难就开始了。据一些,这是第三次世界大战,战争是水!他们指出,这是土耳其拥有丰富的地表水。然而,水,杂草是。 ,落入大海,海水是咸的,不能食用。它可以在任何地方,它是在前面,和大坝。这就像水,电,中枢神经系统。从那里,没有歧视,所有的管道。
即使是神,耗时山上的雪,寒冷的气候条件下,大蒜,热矿泉水输入:如果是良好的,信号源确定,引流管,废物可以预防的。和村庄的世界可以提供。在这方面,采取歧视和种族主义或民族主义。
:: برچسبها:
水世界之间的鸿沟 ,
:: بازدید از این مطلب : 2378
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 اسفند 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : ماهين نيوز
مسكن براي همه، آن هم چهارتا
از نظر اسلام، زمين مال خدا است، و هركس آن را آباد كند، صاحب آن مي شود:( الارض لمن احيا ها) لذا هركس ميتواند صاحب زمين شود. لازم هم نيست: فقط در زادگاه خودش باشد، در هرجاي دنيا باشد، فرقي نمي كند. لذا مالكيت در اسلام برمبناي اولويت كار زنده است. يعني كسي كه اول از همه آن را آباد كرده است. و چون هر انسان قادر نيست زمين بزرگي را آباد كند، لذا خرده مالكي و يا همه مالكي، به وجود مي آيد. اگر مساحت كل زمين 510ميليون كليومتر مربع باشد، كه 71درصد آن اب است. به هر انسان 7دهم كيلومتر مربع ميرسد، كه سهم خشكي براي هر نفر 2دهم كيلومترمربع (دويست هزار مترمربع ): شامل كوه ،دره ، دشت ، كوير و..خواهد بود. البته چون آب وهوا متفاوت است، مرغوبيت زمين هم مطرح است. و براي اينكه مرغوبيت زمين هم، به همه به طور مساوي توزيع شود ، ميتوان براي هر فصل ،يك زمين در نظر گرفت : تابستان همه در قطب يا نزديك قطب، زمين داشته باشند.مثلا سيبري، الاسكا ، اسكانديناوي بين 7 ميليارد بشر بطور مساوي تقسيم شود! در زمستان همه در زمين هاي نزديك خط استوا باشند. لذا آفريقا، آسياي جنوبي و ديگر سرزمين هاي استوايي، بين 7ميليارد بطور مساوي تقسيم شود. و همانطور كه در گذشته ،كوچ عشاير را داشتيم، ميتوانيم كوچ بشري داشته باشيم. تا زندگي لذت بخش هم بشود. حتي ميتوانيم جزاير اندونزي و استراليا را براي فصل پاييز، و نيمكره شمالي را براي بهار درنظر بگيريم. و هر انسان سهم زمين خود را از كره زمين، در چهار نقطه، داشته باشد. تا از همه مواهب طبيعت: مانند كوه ،دشت ،برف ، آب و جنگل، همه بطور مساوي حق استفاده داشته باشند. بديهي است يكي از آن ها، وطن اصلي و الباقي موطن فرعي خواهد بود. يعني اولي را دولت جهاني بايد بسازد و تحويل بدهد، تا شعار :مسكن براي همه تحقق يابد. ولي سه قواره زمين ديگر را بنام بزنند تا، خود شخص تصميم بگيرد: كه كشاورزي كند ، كار گاه بزند و يا به تجارت و بازرگاني بپردازد. البته در مناطق شهري ، روستايي يا بياباني فرق مي كند: به هرحال 2دهم كيلومترمربع ميتواند شامل منزل مسكوني ، كارگاه ، تجارت خانه هر يك به مساحت هزار مترمربع 197هزارمترمربع الباقي، زمين كشاورزي يا مزرعه باشد. طبيعي است اگر در اين زمين ها، انفال يا اموال عمومي مانند معدن باشد، از دائره تقسيم خارج، و جزو بيت المال مي شود.
Housing for all four of its
According to Islam, the earth belongs to Allah, and whoever does it Abad, the owner is: So anyone can be the owner of the land. It is not only in his own home, anywhere in the world, it does not matter. Therefore, based on the priority of ownership in Islam is alive. First of all, it means someone who has frequented. Fallen Earth is great because every man is capable, therefore, yeoman or all of an owner occurs. If the total land area of 510 million square kilometer, which is 71 percent water. I give it seven square kilometers to the man who shares my 2 kilometers of water per person (two hundred thousand square meters), including mountains, valleys, plains, deserts, etc. would be. However, because the climate is different, the quality is still there. And the quality of the earth, to be distributed equally to all, can each season, in a earth: the summer all the polar or near-polar, have land. Example, Siberia, Alaska, Scandinavia equally between 7 billion human be divided! In winter, all the fields are near the equator. Therefore, Africa, Southeast Asia and other tropical lands, shall be divided equally between 7 billion. As in the past, the tribes had migrated, may have migrated human. To make life pleasant. Can even the islands of Indonesia and Australia for the autumn and spring Considered as the northern hemisphere. And every man his share of the earth, the four points has. All gifts of nature, such as mountains, desert, snow, water and forests, all have equal rights. Obviously one of them and the rest of the country would be a secondary home. Namely, build and deliver the first world government must give up the slogan: housing for all is fulfilled. But the other Tuesday as they shape up, decide yourself: agriculture, it would never work or to engage in trade and commerce.
However, in urban, rural or desert is different: however, two kilometers I could include house, plants, businesses of every one thousand square meters area of 197 thousand square meter portion of the land is agricultural or farm. It is natural in this land, Anfal or public property is like mine, out into the circle, and is part of the treasury.
السكن للجميع في أربعة من
وفقا للإسلام، والأرض ملك لله، ومن أنها لا أباد، هو صاحب: أي شخص بحيث يمكن لصاحب الأرض. ليس فقط في بيته، في أي مكان في العالم، لا يهم. لذلك، على أساس أولوية الملكية في الإسلام هو على قيد الحياة. بادئ ذي بدء، فإن ذلك يعني الشخص الذي يتردد. سقطت الأرض شيء عظيم لأن كل رجل قادر، بالتالي، الفلاح أو كل مالك يحدث. إذا كان إجمالي مساحة الأراضي من 510 مليون كيلو متر مربع، والتي هي 71٪ من الماء. أعطيها سبعة كيلومترات مربعة للرجل الذي أسهم بلدي 2 كيلو مترات من المياه للشخص الواحد (مائتان ألف متر مربع)، بما في ذلك الجبال والوديان والسهول والصحاري، وما إلى ذلك سيكون. ومع ذلك، لأن المناخ يختلف، ونوعية لا يزال هناك. ونوعية الأرض، ليتم توزيعها بالتساوي على كل شيء، يمكن في كل موسم، في الأرض: في الصيف كل مثال القطبية القطبية أو بالقرب منها، لديها الأراضي وسيبيريا وألاسكا والدول الاسكندنافية بين بالتساوي 7000000000 الإنسان تكون مقسمة! في فصل الشتاء، جميع الحقول بالقرب من خط الاستواء. ولذلك، أفريقيا وجنوب شرق آسيا وغيرها من الأراضي الاستوائية، يجب أن تقسم بالتساوي بين 7 مليار دولار. كما كان في الماضي، القبائل قد هاجروا، هاجروا الإنسان. لجعل الحياة سعيدة. يمكن حتى جزر إندونيسيا وأستراليا لخريف وربيع تعتبر نصف الكرة الشمالي. ولكل رجل نصيبه من الأرض، ولها أربع نقاط. كل الهدايا من الطبيعة، مثل الجبال والصحراء والثلوج والمياه والغابات، وكلها حقوق متساوية. من الواضح أن واحد منهم، وبقية البلاد تكون منزل الثانوية. وهي بناء وتسليم الحكومة العالمية الأولى يجب أن تتخلى عن شعار: هو الوفاء السكن للجميع. ولكن يوم الثلاثاء أخرى، إذ أنها شكل ما يصل، أن تقرر لنفسك: الزراعة، فإنه لن يعمل أو للدخول في التجارة والتبادل التجاري.
ومع ذلك، في المناطق الحضرية والريفية أو الصحراوية يختلف: ومع ذلك، أنا على بعد كيلومترين يمكن أن تشمل البيت، والنباتات، والأعمال التجارية من كل واحد ألف متر مربع من 197،000 متر مربع جزء من الأرض الزراعية أو المزرعة. فمن الطبيعي في هذه الأرض، والممتلكات العامة أو الأنفال مثل الألغام، للخروج الى دائرة، وجزء من وزارة الخزانة.
Onun tüm dört Konut
İslam'a göre, yeryüzünde Allah'a aittir ve Abad etmez kim, sahibi: Yani herkes arazi sahibi olabilir. Bu dünyanın her yerinde, o önemli değil, sadece kendi evinde olduğunu. Bu nedenle, İslam'da mülkiyet önceliğine göre yaşıyor. Her şeyden önce, bu uğrak biri anlamına gelir. Her bir insan yeteneğine sahip olması nedeniyle Fallen Dünya büyük, bu nedenle, çiftçi ya da bir sahibi bütün oluşur. Yüzde 71'i sudur 510 milyon kilometre kare, toplam arsa alanı ise. Ben dağlar, vadiler, ovalar, çöller, vb olurdu dahil kişi başı su benim 2 kilometre (iki yüz bin metre kare), paylaşan adam yedi kilometre kare verir. Iklimi farklı olduğundan Ancak, kalitesi hala var. Ve toprak kalitesi, tüm eşit olarak dağıtılır, can her sezon, bir toprak için:. Yaz tüm polar veya yakınındaki-polar, arazi var Örnek, Sibirya, Alaska, İskandinavya eşit arasındaki 7 milyar insan bölünmüş olacak! Kış aylarında, tüm alanları ekvatora yakın. Bu nedenle, Afrika, Güneydoğu Asya ve diğer tropikal topraklarda, 7 milyar arasında eşit olarak taksim edilir. , Kabileler göç etmiş Geçmişte olduğu gibi, insan göç etmiş olabilir. Hayatı keyifli hale getirmek için. Kuzey yarımkürede olarak kabul sonbahar ve ilkbahar için Endonezya ve Avustralya hatta adaları Can. Ve dünya onun payı her adam, dört puan var. Böyle dağlar, çöl, kar, su ve orman gibi doğanın tüm hediyeler,, herkes eşit haklara sahiptir. Açıkçası bunlardan biri ve ülkenin geri kalanı ikincil bir ev olacak. Yani, inşa ve ilk dünya hükümeti sloganı vazgeçmelidir teslim: tüm konut yerine getirilir. Ama diğer Salı onlar şekil up gibi, kendiniz karar verin: tarım, işe asla ya da ticaret ve ticaret yapması.
Ancak, kentsel, kırsal ya da çöl farklıdır: ancak, ben evi, bitkiler, arazi 197 bin metrekarelik bölümünün her biri bin metre kare alan işletmeler içerebilir iki kilometre zirai veya çiftlik. Bu topraklarda doğal, Enfal veya kamu mülk daire içine, benim gibi, ve hazine parçasıdır.
房屋所有的四个
根据伊斯兰教义,地球属于真主,谁不阿巴德,店主是:所以,任何人都可以成为土地的所有者。它不仅是在自己的家中,在世界任何地方,不要紧。因此,根据伊斯兰教的所有权的优先级是活着的。首先,它意味着人谁也经常光顾。堕落地球是伟大的,因为每个人都是有能力的,因此,自耕农或全部的所有者。如果土地总面积的5.1亿平方公里,这是71%的水。我给它的人分享我的2公里长的水每人(200000平方米)的,包括高山,峡谷,平原,沙漠等将7平方公里。然而,由于气候不同,质量仍然存在。地球的质量,分布于所有的,可以在每个季节,在地球:夏天的极性或接近极性,有土地,例如,阿拉斯加,西伯利亚,斯堪的纳维亚同样在7亿人可用分!在冬季,所有的域都在赤道附近。因此,非洲,东南亚等热带地区,应平分在7亿美元。在过去,部落迁移,迁移人。为了使生活愉快。甚至可以岛屿的印度尼西亚和澳大利亚被公认为北半球的秋季和春季。每个人他的份额地球,有四点。所有礼品的性质,如山脉,沙漠,雪地,水和森林,都享有平等的权利。显然其中之一,其余的国家将是二次置业。也就是说,建造并交付的第一个世界政府必须放弃的口号是:履行住房的目标。但周二他们就可以自己决定:农业,从来没有工作或从事商业和贸易。
然而,在城市,农村或沙漠是不同的:然而,两公里我可以包括房屋,工厂,企业的每千平方米面积的土地197000平方米部分是农业或农场。这是很自然的在这片土地上,安法尔或公共财产是像我一样,到了中圈出来,是国库的一部分。
:: برچسبها:
房屋所有的四个 ,
:: بازدید از این مطلب : 2333
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 13 اسفند 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : ماهين نيوز
خدا تنها سرمايه دار جهان
در حقيقت، مالك اصلي خدا است. اين امانت، بهر روزي نزد ما است.
در حسابداري فرمول ساده اي است كه: اساس حسابداري و دفتر داري دوبل را، تشكيل مي دهد: دارايي منهاي بدهي، مساوي است با سرمايه . يعني اگر كسي، داراي اموال و املاكي است، او سرمايه دار نيست، بلكه بايد بدهي هاي او كسر شود، تا سرمايه اش معلوم شود. و اينجانب با تجربه سي ساله، تحصيلات فوق ليسانس مديريت مالي، به تحقيق دريافته ام كه: اگر بدهي ها درست محاسبه، و از داراييها كسر شود، همه مردم بي سرمايه مي شوند. يعني هيچ سرمايه داري، در روي زمين نخواهد بود.! مثلا آن هايي كه ما ،بعنوان سرمايه دار يا ثروتمند ان بزرگ جهان، مي شناسيم. اگر بدهي ماليات خود را، درست محاسبه و پرداخت كنند. حقوق كارگران و كارمندان خود را، درست محاسبه و به موقع پرداخت نمايند. حق بيمه ، سنوات ، ساير بدهي هاي نامشهود، و بدهي هاي بالفعل را، پرداخت نمايند، چيزي برايشان باقي نمي ماند! در واقع ما تصور مي كنيم كه : آنها ثروتمند هستند، در حالي آن ها امانت داري هستند كه:خيانت در امانت كرده ، همه را براي خود برداشته اند. اين امر نه تنها يك فرمول حسابداري، بلكه سيره پيامبران و ائمه معصومين بوده است. بطوريكه همه پيامبران، شخصا كار مي كرده اند، و در موقع فوت بدهكار هم بوده اند! در زمان ائمه نيز، هر ثروتمندي مي خواست توبه كند، او را به پس دادن مال مردم (رد حق الناس) مامور مي كردند. و بعد معلوم مي شد :حتي لباس تن ثروتمند هم، بايد به ديگران داده شود! و آنان با شرم ساري، پيراهني را از معصومين، قرض مي گرفتند. در تاريخ بشري هم همينطور است: بزرگترين اثر گذاران تاريخ، حتي نان شب نداشتند بخورند! موقعي كه مخترع سينما، در وسط خيابان سكته كرد، در جيب او فقط 5پني پول بوده است. اسكندر نيز، دستور داده بود: بعد از مرگش، دست او را از تابوت بيرون بگذارند! تا مردم بدانند كه او دست خالي است. و تمامي حشمت و جلال او، دزدي از مردم بوده است. لذا مي بينيم حتي خود شخص ما، اگر مهريه همسرمان را، دستمزد (اجرت المثل) ايام همسري را پرداخت نماييم، چيزي هم بدهكار مي شويم! از اين رو مي بينيم: هيچ انساني سرمايه ندارد. و همه چيز قبل از او بوده ، بعد از و نيز خواهد بود. وهمه آن ها متعلق به خدا است : (المال مال الله و الناس عيال الله)
God is the only capital in the world
In fact, the original owner is God. The trustee, however, is with us every day.
The accounting equation is simple: the dual basis of accounting and bookkeeping, forms: assets minus liabilities, divided by capital. Ie if someone having and property, he is not a capitalist, but should be deducted from his debt to his capital is unknown. And I am thirty years old, experienced, master's-level financial management, the research I've found that if the debt calculated and deducted from the assets, all the assets are safe. That is not capitalism, not on earth. The example that we, as a capitalist or wealthy great world we know. If your tax liability, it will be calculated and paid. Rights of their workers just calculate and pay on time. The cost, duration, and other intangible liabilities and actual liabilities, pay them nothing remains! In fact, we think that they are rich, but there are those who trust: trust, betrayal, and all have taken for themselves. This is not just an accounting formula, but prophets and Imams are infallible. So that all prophets have personally used, and when the debtor has died! At the time of prayer, a wealthy wanted to repent; he would give back the property officer. And then it was clear: the dress of the wealthy should be given to others! And they shy Sary-shirt from infallible, were borrowed. So it is in human history: the world's largest makers of history did not even eat bread! When the inventor of cinema, in the middle of the street strokes, his pocket money was only 5 Penny. Alexander also ordered: After his death, put her hand out of the coffin! So people know who he is empty. And all the pomp and splendor, he has been stealing from the people. We even see it in person, if the dowry of the wife, the wife pays our wages, we are owed something! I see this: No man has any capital. And all things are before him, and the next will be. It all belongs to God:
الله هي العاصمة الوحيدة في العالم
في الواقع، فإن المالك الأصلي هو الله. القيم، ومع ذلك، هو معنا كل يوم.
المعادلة المحاسبية بسيط: أساس ثنائي من والمحاسبة ومسك الدفاتر أشكال: الأصول ناقص الخصوم، مقسوما على رأس المال. أي اذا كان هناك من وجود والممتلكات، وقال انه ليست الرأسمالية، ولكن يجب أن يتم خصمها من الدين إلى عاصمته غير معروف. وأنا ابن ثلاثين سنة، من ذوي الخبرة، على مستوى الماجستير الإدارة المالية، ولقد وجدت الأبحاث أن تحسب إذا كان الدين وخصمها من الأصول، وجميع أصول آمنة. ليست الرأسمالية، وليس على الأرض.! المثال الذي نحن، كما العالم الرأسمالي كبيرة أو غنية نعرفه. إذا المسؤولية الضريبية الخاصة بك، سيتم احتسابها والمدفوعة. حقوق عمالها، وحساب ودفع فقط في الوقت المحدد. تكلفة، والمدة، والمطلوبات الأخرى غير الملموسة والفعلية الخصوم وتدفع لهم بقايا لا شيء! في الواقع، ونحن نعتقد أنها غنية، ولكن هناك من الثقة: الثقة والخيانة، واتخذت جميع لأنفسهم. هذه ليست مجرد صيغة المحاسبة، ولكن الأنبياء والأئمة هم معصوم. بحيث قد استخدمت جميع الأنبياء شخصيا، وعندما توفي المدين و! في وقت الصلاة، وأراد أن يتوب الأثرياء، وقال انه رد الجميل الضابط الممتلكات. وكان واضحا ثم: ينبغي إعطاء لباس الأغنياء للآخرين! وأنها خجولة ساري شيرت من معصوم، واقترضت. لذلك هو في تاريخ البشرية: صناع الأكبر في العالم من التاريخ، لم يأكل الخبز حتى! عندما مخترع السينما، في منتصف الشارع السكتات الدماغية، وكان مصروفي فقط 5 بيني. كما أمرت الكسندر: وبعد وفاته، وضعت يدها للخروج من التابوت! حتى يعرف الناس من هو فارغ. وجميع مظاهر الأبهة والعظمة، وقال انه تم سرقة من الشعب. حتى نرى ذلك في شخص، إذا كان المهر للزوجة، زوجة يدفع الأجور لدينا، ونحن المستحقة شيء! أرى هذا: لا يوجد انسان ليس لديه رأس المال. وكل شيء قبله، والقادم سيكون. انه ينتمي الى الله جميع:
Allah dünyadaki tek başkenti
Aslında, asıl sahibi Allah'tır. Mütevelli, ancak, bize her gün.
Muhasebe denklemi basittir: sermayeye bölünmesiyle varlıklar eksi yükümlülükler,: muhasebe ve defter tutma, formların dual baz. Birine sahip ve özellik varsa, yani o bir kapitalist değil, borcunu onun sermayeye mahsup edilmelidir bilinmemektedir. Ve ben otuz yaşındayım, tecrübeli, yüksek lisans seviyesindeki finansal yönetim, ben borç hesaplanır ve varlıklar satırından düşülmüştür, tüm varlıkların güvende olduğunu fark ettik araştırma. Bu dünyada değil, kapitalizm değil.! Biz, kapitalist ya da zengin koca dünya olarak bildiğimiz örneği. Vergi yükümlülüğü ise, hesaplanır ve ödenir. Çalışanlarının hakları, sadece hesaplamak ve zamanında ödemek. Maliyet, süre ve diğer maddi olmayan borçlar ve yükümlülükler fiili, onlara hiçbir şey kalıntıları ödeyin! Aslında, biz onlar zengin olduğunu düşünüyorum, ama güven olanlar var: güven, ihanet, ve tüm kendileri için almış. Bu sadece bir muhasebe formülü değil, peygamberler ve imamlar yanılmaz vardır. Tüm peygamberler şahsen kullanmış Yani, ve borçlu öldüğünde! Dua zamanda, zengin bir tövbe etmek istedim, o mülkiyet memuru geri verecekti. Ve sonra netti: zengin elbise başkalarına verilmelidir! Ve onlar ödünç alınmış, yanılmaz gelen Sary-shirt utangaç. Yani insanlık tarihinin şudur: tarihin dünyanın en büyük üreticileri, hatta ekmek yemek yoktu! Sinemanın mucidi, sokak vuruş ortasında, cebinden para sadece 5 kuruş iken. Alexander ayrıca sipariş: Ölümünden sonra, tabutun elini uzattı! Yani insanlar o boş kim olduğunu biliyorum. Ve bütün debdebe ve ihtişam, o halktan çalmak olmuştur. Eşi çeyiz, eşi bizim maaş öderse bile bizzat görmek, biz bir şey borçlu olan! Bunu görmek: Hiç kimse herhangi bir sermaye var. Ve her şey ondan önce, ve yanında olacaktır. Tüm Tanrı'ya aittir:
神在世界上是唯一的资本
事实上,原来的主人是上帝。受托人,不过是用我们的每一天。
会计等式很简单:会计和簿记,形式:资产减去负债除以资本的双重基础的。 IE浏览器,如果有人和财产,他是不是资本家,而是应该从他的债务中扣除他的资本是未知的。我30岁,经验丰富,村级财务管理硕士,研究我发现,如果债务计算扣除的资产,所有的资产是安全的。这不是资本主义,而不是在地球上。例如,我们作为一个资本主义或富裕的伟大的世界里,我们知道。如果您的税务责任,将计算和支付。他们的工人的权利,只是计算和支付的时间。的成本,工期,及其他无形资产负债和实际负债,支付他们只留!事实上,我们认为他们是丰富的,但有信任:信任,背叛,和所有为自己。这不只是一个会计公式,但先知和伊玛目是万无一失的。因此,所有的先知都亲自使用,当债务人已经死了!在祈祷的时候,一个富裕的希望悔改,他就会给物业人员。然后是明确的:富人的衣服应该给别人!和他们回避的萨利-恤万无一失的,是借。因此,它是在人类历史上,世界上最大的历史的创造者,甚至没有吃面包!当电影的发明者,在中间的街招,他的口袋里的钱只有5便士。亚历山大还下令,在他去世后,把她的手的棺材!所以的人都知道他是谁空。所有的华丽与辉煌,他已经偷东西的人。我们甚至看到它的人,如果嫁妆的妻子,妻子支付我们的工资,我们被拖欠的东西!我看这样的:没有人有没有资本。所有的东西都是在他之前,下一个会。这一切都属于神:
:: برچسبها:
神在世界上是唯一的资本 ,
:: بازدید از این مطلب : 2419
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : شنبه 12 اسفند 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : ماهين نيوز
عدم نياز جهاني به ارتش
اگر همه انسان ها باهم متحد باشند، اصلا نيازي به ارتش و يا پليس نيست . چرا كه ارتش زاده و معلول : تعيين مرز ها ، دشمني هاي در داخل مرز ديگران است. اما اگر 7 ميليارد بشر، يك ملت باشند، ديگر دشمني در كار نخواهد بود. لذا كليه امكانات و بودجه ارتش ها، صرف رفاه مردم مي شود. چيزي كه برعكس آن را، آمريكا دنبال مي كند. چون قدرت حكومت آمريكا و جمهوري خواهان، براساس ثروت كار خانه هاي اسلحه سازي است. لذا فقط بر طبل جنگ مي كوبند. حتي اگر دشمني هم نبود، دشمن فرضي درست مي كنند. هم اكنون ،تروريسم يك مفهوم و يك دشمن فرضي است. كه آمريكا، دكترين خود را، براساس آن تنظيم كرده است.تا سلاح هاي خود را به فروش برساند. در حاليكه مبارزه با تروريسم نيازي، به اين همه بودجه ، نيرو وامكانات ندارد. تروريسم اگر واقعيت داشته باشد، محصول اعتماد مردم و پشتيباني آن ها، از تروريست ها است.لذا جهت حذف مردم از پشتيباني آن ها، نياز به كار فرهنگي هست نه نظامي، اما دكترين امريكايي، حتي از درك اين مسئله ساده هم عاجز است. زيرا فقط زبان پول و سلاح را مي فهمد. در تمامي زمينه ها اينطور است: يعني اگر يك ملت هم، باهم متحد باشند، نيازي به پليس نيست، زيرا پليس به وجود مي آيد تا: امنيت را ايجاد كند. و امنيت در اثر اختلافات داخلي به خطر مي افتد. و اگر اختلاف داخلي نباشد، خطري براي امنيت نيست . از نظر كلي، هر فرد هم، همينطور است: اگر باخود در گيري نداشته باشد، نيازي به سرزنش ندارد. اين درگيري در فرد: بين ضمير خود آگاه و نا خود آگاه اوست . افراد در اثر تربيت هاي اجتماعي ،داراي سلايق و عقايدي منطبق با جامعه مي شوند. ولي خودشان هم علاقه و سليقه دارند، كه در موقع نبودن در اجتماع، به آن رجوع مي كنند. در گيري موقعي اتفاق مي افتد كه سهم اين ها مساوي باشد: يعني خواست شخصي قوي شود و بخواهد در اجتماع خود را نشان دهد. ولي اجتماع هم قوي باشد و اجازه ندهد. معمولا سنين بلوغ چنين مواقعي است. شخص خود را مستقل از جامعه دانسته وبراي برآورد خواسته هاي خود تلاش مي كند. جامعه مقابل او مي ايستد. ناچار ائ دست به دزدي مي زند. تا حق خود را به دست آورد. البته اين امر از نظر اجتماع دزدي، و از نظر خود شخص، حق ناميده مي شود.لذا چه در جامعه جهاني، چه در حد يك ملت، يا يك شخص، وقتي هماهنگي و وحدت باشد، در گيري پيش نمي آيد. ولي اگر در تعريف حق هركس، تضاد باشد، درگيري به وجود مي آيد.
World does not need military
If all men are united together, there is no need for the army or the police. Born and disabled because the army: the frontier, the enemy within the boundaries of others. But if mankind 7 billion, one nation, the enemy will not work. Therefore, all military facilities and budget, is spent on welfare. Contrary to what America will follow. Because the U.S. government and the Republicans, the wealthy homes of weapons. So just smash the drums of war. Even if the enemy was not their true enemy. Today, terrorism is a concept and an imaginary enemy. America, its doctrine, has been adjusted accordingly., to sell their weapons. While the need to combat terrorism, all this money, no power facilities. Terrorism is a real product that people trust and support of terrorists. Thus removing the support they need to do is cultural, not military, but American doctrine, is incapable even of understanding this simple issue. It only understands the language of money and weapons. Is that all fields: i.e., if a nation, united together, they do not need the police because the police exist is to: secure produce. And safety to be compromised due to internal conflicts. If there is no internal conflict, not a security risks. From general, every time I did, if they take the measure is not no need to blame. The conflict in the individual between conscious and non-conscious mind him. Social education of individuals with preferences and beliefs are consistent with the community. But they have their own interests and preferences, which, when not in public, they refer to it. In part, this occurs when the conclusion is the same: the desire to be a strong person and ask the community to show its. But the community is strong and will not allow it. Adolescent is usually the case. Independent of the person as required and to estimate their attempts. He stops in front of the community. Makes a choice to steal. To its right achieved. Of course, this is stealing from the community, and the person to be called. Therefore in the global community, either as a nation or an individual, when the harmony and unity, it is not in the making. But if anyone in the definition, conflict, conflict is created.
العالم لا يحتاج العسكرية
إذا متحدون جميع الرجال معا، ليست هناك حاجة للجيش أو الشرطة. ولد وتعطيل لان الجيش: الحدود، العدو داخل حدود الآخرين. ولكن إذا بشرية 7 مليارات أمة واحدة، فإن العدو لا تعمل. ولذلك، وينفق كل المرافق العسكرية والميزانية، على الرعاية الاجتماعية. على عكس ما سوف تتبع أمريكا. لان الحكومة الامريكية والجمهوريين، وبيوت الأثرياء من الأسلحة. حتى سحق مجرد قرع طبول الحرب. حتى لو لم يكن العدو عدوهم الحقيقي. اليوم، هو مفهوم الإرهاب وعدو وهمي. تم تعديل الأمريكية، مذهبها، وفقا لذلك. لبيع أسلحتها. في حين أن الحاجة إلى مكافحة الإرهاب، كل هذا المال، لا مرافق الطاقة. الإرهاب الحقيقي هو منتج أن الناس الثقة والدعم للإرهابيين، وبالتالي إزالة الدعم الذي عليك القيام به هو الثقافية والعسكرية لا، ولكن أمريكا المذهب، غير قادرة حتى على فهم هذه المسألة بسيطة. فإنه لا يفهم إلا لغة المال والسلاح. هو أن كل المجالات: أي إذا أمة، الولايات المتحدة معا، وأنها لا تحتاج الشرطة لأن الشرطة موجودة هو: المنتجات آمنة. وللخطر سلامة بسبب الصراعات الداخلية. إذا لم يكن هناك صراع داخلي، وليس خطرا أمنيا. من عام، في كل مرة فعلت، إذا ما أخذت هذا الإجراء ليس هناك حاجة لإلقاء اللوم. الصراع في الفرد بين العقل الواعي وغير الواعي، له. التعليم الاجتماعي للأفراد مع تفضيلات والمعتقدات تتفق مع المجتمع. ولكن لديهم مصالحهم الخاصة والأفضليات، والتي، عندما لا تكون في الأماكن العامة، أنها تشير إلى ذلك. في جزء منه، هذا يحدث عندما الاستنتاج هو نفسه: الرغبة في أن يكون شخص قوي ونطلب من المجتمع لإظهار لها. ولكن المجتمع هو قوية ولن تسمح بذلك. المراهقين هو الحال عادة. مستقلة عن الشخص كما هو مطلوب وتقدير محاولاتهم. انه يتوقف أمام المجتمع. يجعل خيار لسرقة. لفي تحقيق الحق. بطبيعة الحال، هذا هو سرقة من المجتمع، ويطلق عليه اسم الشخص وبالتالي في المجتمع العالمي، سواء كدولة أو فرد، عندما الانسجام والوحدة، فإنه ليس في طور التكوين. ولكن إذا كان أي شخص في التعريف، الصراع، يتم إنشاء الصراع.
Dünya askeri ihtiyacı yok
Bütün erkekler birbirine birleşmiş ise, ordu veya polis için gerek yoktur. Tarihi ve devre dışı, çünkü ordu: sınır, başkalarının sınırları içinde düşman. Ama insanlığın 7 milyar, tek millet, düşman çalışmaz eğer. Bu nedenle, tüm askeri tesisler ve bütçe, refah harcanmaktadır. Amerika takip edecek aksine. ABD hükümeti ve Cumhuriyetçiler, silahların zengin evleri Çünkü. Yani sadece savaş davullarını şut. Düşman onların gerçek düşmanı değildi bile. Bugün, terörizm kavramı ve hayali bir düşman. Amerika, doktrini, buna göre ayarlandı., Silahları satmak için. Ederken, terörle mücadele için ihtiyaç, bütün bu para, hiçbir güç tesisleri. Terörizm insanlara güven ve teröristlere destek. Böylece yapmanız gereken desteği kaldırarak, kültürel, askeri değil, doktrin Amerikalı bile bu basit sorunu anlamak aciz olduğu gerçek bir üründür. Bu sadece para ve silah dilinden anlar. Bu yüzden tüm alanları: yani, bir ulusun polis bulunması nedeniyle, birlikte birleşik, polis gerekmiyorsa: güvenli üretmek. Ve güvenliği iç çatışmalar nedeniyle tehlikeye atılması. Hiçbir iç çatışma değil, bir güvenlik riski varsa. Genel, onlar önlem alırsak ben yaptım her zaman suçlu gerek yok değil. Bilinçli ve bilinçli olmayan zihin onun arasında bireysel çatışma. Tercihleri ve inançları ile bireylerin sosyal eğitim topluluğu ile tutarlıdır. Ama onlar kamu değil, onlar da bakın, kendi çıkarları ve tercihleri vardır. Sonuç aynı olduğunda bölümünde, bu oluşur: arzusu güçlü bir kişi olabilir ve göstermek için topluluk sormak. Ama toplumun güçlü ve buna izin vermez. Ergenlerin genellikle bir durumdur. Gerekli ve girişimleri tahmin etmek gibi kişinin bağımsız. O topluluk önünde durur. Bir seçim çalmak için yapar. Onun sağ elde etmek. Tabii ki, bu toplumdan çalmak, ve kişi çağrılacak. Dolayısıyla küresel toplumda, uyum ve birlik, bu yapımı olmayan bir ulus veya bir birey olarak da. Tanımı herkes Ama eğer, çatışma, çatışma oluşturulur.
世界并不需要军事
如果所有的人都团结起来,是没有必要的军队和警察。出生禁用,因为军队的前沿,别人的边界范围内的敌人。但是,如果人类7十亿,一个国家,敌人将无法正常工作。因此,所有军事设施和预算都花在福利。相反,美国将遵循什么。由于美国政府和共和党,富裕家庭的武器。因此,只要打破的战鼓。即使敌人不是他们真正的敌人。今天,恐怖主义是一个概念,一个假想敌。美国,它的教义,已作出相应调整。,为了推销他们的武器。虽然必须打击恐怖主义,这一切都是钱,没有电力设施。恐怖主义是一个真正的产品,人们的信任和支持恐怖分子。因此,取出的支持,他们需要做的是文化,而不是军事的,但美国的学说,是无法理解这个简单的问题。它只是理解的语言,资金和武器。这是所有领域:例如,如果一个国家,团结起来,他们并不需要警察的警察的存在,是因为:安全生产。和安全性受到影响,由于内部冲突。如果没有内部的冲突,而不是安全风险。从一般情况下,每次我这样做,如果他们采取的措施是没有必要惹的祸。自觉和不自觉的头脑,他的个人之间的冲突。社会教育与社会的个人偏好和信念是一致的。但是,他们有自己的兴趣和爱好,不能在公众场合时,他们把它。在某种程度上,这发生时,得出的结论是一样的:欲望是一个坚强的人,并要求社会,以显示其。但社会是不会允许它。青少年是通常的情况。独立的人,估计他们的企图。他停在前面的社区。做出选择偷。其权利的实现。当然,这是从社会偷窃,被称为人。因此,在国际社会中,无论是作为一个国家或个人的和谐与统一,它不是在制造。但是,如果任何人的定义,冲突,冲突中创建。
:: برچسبها:
世界并不需要军事 ,
:: بازدید از این مطلب : 3593
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه 11 اسفند 1391 |
نظرات ()
|
|
نوشته شده توسط : ماهين نيوز
دروغ هايي به نام ترانه
ادبيات جهاني
قران كريم مي فرمايد: شعرا از اغوا كنندگان مردم هستند. (وَالشُّعَرَاء يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ). گرچه بسياري از شعرا ،متعهد و با انصاف هستند. جامعه جهاني نياز به چنين شعرايي دارد: كه بتوانند مردم را، در شرايط حساس اميدوار و سرزنده نگه دارد. اما اگر فقط، به وصف شهوات و اميال جنسي بپردازد، معلوم است كه :جامعه جهاني اين افراد را بايد طرد كند. زيرا ستايش شر و بدي ها، در همه منطق ها و مكتب ها، قابل تحمل نيست، چه رسد به اينكه خودشان هم ،در اجراي بدي ها پيشقدم باشند. درثاني خيالپردازي شاعر هم، اگر نادرست است، به اين دليل است كه: خيالپردازي مانند: آينه هاي مقعر يا محدب، واقعيت ها را، يا بسيار دور نشان مي دهند، كه قابل دسترسي نباشد، و مردم را از رسيدن به آن نا اميد كنند. يا آنقدر نزديك نشان مي دهند كه: هيچكس فعاليتي براي به دست آوردن اهداف خود نكند. شرك و كفر نيز از مسائلي است كه: شاعر نبايد بطرف آن برود. مثلا شاعري كه مي گويد خدا بامن چاي مي خورد، از دو جهت مغز او ايراد دارد: يكي از آن جهت كه دروغ مي گويد. و همه اين را مي دانند. خودش هم مي داند: دروغ است. ولي با اين حال ، مي خواهد كه :مردم اين دروغ را باور كنند! دوم اينكه اگر خدا مهمان او است، چرا چاي به او تعارف كرده است؟ واين آيا خست و پستي اورا نشان نمي دهد؟ كه احترام كسي را كه او را از تنهايي نجات داده نگه نمي دارد؟ به عبارات بهتر چرا حقيقت را مي پوشاند ؟ پوشاندن حقيقت: همان كفر است! و چه حقيقتي بالاتر از خدا؟ او مي داند كه اين خدا است كه: او را آفريده و اين ذوق هنري و گفتاري را، در وي به وديعه نهاده است. اما آن را پنهان مي كند. تا خود را بزرگ جلوه دهد! تصور مي كند كه اگر اعتراف كند: به اينكه قريجه شعر را، خدا در وجود او نهاده، خودش پوچ وبي ارزش مي شود. به همين دليل براي ارزش دادن به خود، خداي خود را نفي مي كند . از اين رو، اين گونه شعرا كه جهان بيني ندارند، يا جهان بيني آن ها تا :نوك بيني شان، بيشتر نيست، به درد جامعه و فرهنگ جهاني نمي خورند. آن ها بايد شعر هايي بسرايند كه: درد جمعي همه مردم دنيا باشد. و باعث رشد ، شكوفايي و اميدواري آن ها شود.
Lies in the name of the song
World Literature
However, the Quran says: Poets of people are lured users. Although many of the poets, who are committed to fairness. The international community needs such poets are that they make people in critical condition and hope to keep it lively. But if it's just to describe sexual lusts and desires of the deal are clear that the international community should reject these people should. Praise the evil and bad, in all logic and schools, not tolerated, let alone themselves in implementing proactive evil. Both Poet imagine Secondly, if it is wrong, this is why: imagine such a concave or convex mirror, the truth, or so far show that it is not available, and people are desperate to get it. Or close enough to show that one does not work to obtain their goals. Polytheism and disbelief of the things that the poet should go into it. Poet who says God does things like tea, is made of two His brain: one for telling lies. And everyone knows it. She knows: lies. Yet, who wants people to believe the lie! Second, if God is his guest, because tea has to offer? Maybe it does not scrape and mailing him? That respect alone saved him from someone who has not kept? Why actually covers the better ones? Cover the truth: that is blasphemy! And what greater truth of God? He knows that it is God that he created and the artistic taste and speech, has deposited in him. But it is hidden. To give her a great look! Imagine that if you will confess to being a talented poet, God placed in him, his value is empty. Reason to value themselves, to deny their God. Therefore, these poets have a worldview or ideology to them: their nose, no more, does not take the pain of global community and culture. They say that the poem: Pain is common to the entire world. And growth, prosperity and hope it will.
يكمن في اسم الأغنية
العالم الأدب
ومع ذلك، فإن القرآن الكريم يقول: وَالشُّعَرَاء يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ 227. على الرغم من أن العديد من الشعراء، الذين يلتزمون الإنصاف. يتعين على المجتمع الدولي الشعراء مثل هذه هو أنها تجعل الناس في حالة حرجة، ونأمل أن تحافظ عليه حية. ولكن إذا كان مجرد لوصف الشهوات الجنسية والرغبات للصفقة من الواضح أن على المجتمع الدولي أن يرفض هؤلاء الناس يجب. الثناء على الشر والسوء، في جميع المدارس والمنطق، وليس التغاضي عنه، ناهيك عن أنفسهم في تنفيذ الشر استباقية. كل شاعر تخيل ثانيا، إذا كان من الخطأ، وهذا هو السبب: تخيل مثل هذا مرآة مقعرة محدبة أو والحق، أو حتى الآن تبين أنه غير متاح، والناس في حاجة ماسة للحصول عليه . أو قريبة بما فيه الكفاية لإظهار أن واحدا لا يعمل للحصول على أهدافهم. الشرك والكفر من الأشياء التي يجب ان تذهب الشاعر في ذلك. يرصد الشاعر الذي يقول الله يفعل أشياء مثل الشاي، من دماغه اثنين: واحد لبالكذب. والجميع يعرف ذلك. تعرف: تقع. حتى الآن، الذي يريد الناس أن نصدق الكذبة! الثاني، إذا كان الله هو ضيفه، وذلك لأن الشاي لهذا العرض؟ ربما لا تتخلص منه وإرساله بالبريد؟ حفظ هذا الصدد وحده له من شخص قد لا تبقى؟ لماذا يغطي في الواقع أفضل منها؟ تغطية الحقيقة: هذا هو الكفر! وما حقيقة أعظم من الله؟ لأنه يعلم أن الله هو الذي خلقه والتذوق الفني والتعبير، قد أودعت فيه. ولكن مخفيا. ليعطيها مظهرا عظيما! تخيل أنه إذا كنت سوف الاعتراف بأنه شاعر موهوب، وضع الله فيه، قيمة له فارغة. سبب لقيمة أنفسهم، لحرمان إلههم. لذلك، هؤلاء الشعراء لديهم النظرة أو أيديولوجية لهم: أنوفهم، لا أكثر، لا تأخذ آلام المجتمع العالمي والثقافة. ويقولون ان القصيدة: ألم هو شائع في كل العالم. والنمو والازدهار ونأمل ذلك
.
Şarkının adı Lies
Dünya Edebiyatı
Ancak, Kur'an-ı Kerim diyor ki: insanlar Şairleri kullanıcıları sokulmuş bulunmaktadır. Adaleti savunuyoruz şair, birçok rağmen. Uluslararası toplum bu tür şairler ihtiyacı onlar kritik durumda insanlar yapmak ve bunu canlı tutmak için umut olduğunu. Cinsel şehvet ve anlaşma isteklerini açıklamak için sadece Ama eğer uluslararası toplum bu insanlar olmalıdır reddetmek gerektiği açıktır. Tolere değil, tüm mantık ve okullarda, kötülük ve kötü hamdolsun, proaktif kötü uygulanmasında kendilerini dursun. Hem Şair, İkincisi hayal yanlış ise, bu yüzden: Böyle bir içbükey veya dışbükey ayna, doğruyu, ya şimdiye kadar mevcut değildir, ve insanlar bunu elde etmek için umutsuz olduğunu göstermektedir hayal . Ya biri kendi hedeflerini elde etmek için işe yaramadığını göstermek için yeterince yakın. Şirkten ve şair içine gitmeli şeyler güvensizlik. Yalan söylemek için bir tane: Tanrı çay gibi şeyler yok diyor şair, iki Beyni yapılmıştır. Ve herkes bunu biliyor. O bilir: yatıyor. Ancak, kim insanların yalan inanmak istiyor! Tanrı, onun konuk ise İkincisi, çay ikram çünkü? Belki kazımak ve onu postalama etmiyor? Yani tek başına saygı korumuştur değil birinden onu kurtardı? Neden aslında daha iyilerini kapsar? Küfür: Gerçeği örtün! Ve Tanrı ne büyük bir gerçek? O yarattığı ve sanatsal tat ve konuşma, ona tevdi ettiği Allah olduğunu bilir. Ama gizlenir. Ona büyük bir görünüm vermek için! Eğer yetenekli bir şair olmasının itiraf verirseniz, Allah onu yerleştirilir düşünün, onun değeri boştur. Onların Allah'ı inkar etmek, kendilerini değerli Nedeni. Bu nedenle, bu şairlerin kendilerine bir dünya görüşü ya da ideoloji var: onların burun, artık, küresel toplum ve kültür ağrı yapmayız. Ağrı tüm dünya için ortak: Onlar şiir söylüyorlar. Ve büyüme, refah ve umut o olacaktır.
在於歌曲的名稱
世界文學
然而,“古蘭經”說:詩人的人所吸引用戶。雖然許多詩人,致力於公平。國際社會需要這樣的詩人,是他們讓人情況危殆,希望把它生動。但是,如果它只是描述性的慾望和慾望的交易是清楚的,國際社會應該拒絕這些人。讚美邪惡和壞的,所有邏輯和學校,不能耐受,更遑論自己實施積極的邪惡。這兩個詩人想像其次,如果它是錯誤的,這是為什麼:想像一下這樣一個凹或凸鏡,真理,或顯示到目前為止,它是不可用的,人都迫不及待地想把它。或“關閉”,足以顯示一個人不工作,取得他們的目標。多神教和難以置信的事情,詩人進入。詩人說,神做的事情,如茶,是由兩個他的大腦:一個是說假話。每個人都知道這一點。她知道所在。然而,誰也不願意讓人相信的謊言!第二,如果上帝是他的客人,因為茶葉中所提供的?也許它不湊和郵寄他嗎?僅就救了他的人並沒有跟上?為什麼實際上涵蓋了更好的?蓋了一個道理:那就是褻瀆!什麼更大的上帝的真理嗎?他知道,這是神,他創造的藝術品位並講話,他存放在。但它是隱藏的。為了給她一個很大的期待!試想一下,如果你坦白地說,作為一個有才華的詩人,神給予他的,他的價值是空的。原因珍惜自己,否認他們的神。因此,這些詩人的世界觀和意識形態對他們說:他們的鼻子,沒有更多的,不承擔全球社會和文化的痛苦。他們說,世界上所有的詩句:疼痛是常見的。而增長,繁榮和希望它的意志。
:: برچسبها:
在於歌曲的名稱 ,
:: بازدید از این مطلب : 2113
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 اسفند 1391 |
نظرات ()
|
|
|
|
|